بهار طبیعی ، بهار معنوی ” – بازیگری و تماشاگری

این ویدئوی چهارم و آخری است که برای عید نوروز ضبط کردم و این مطلب را گفتم که شاید خیلی از ما نتوانستیم در ایام تعطیلات سال جدید، به اندازه کافی خوش بگذرونیم و لذت ببریم چون یکی از نزدیکان خود را در اثر تصادف یا بیماری از دست دادیم و با مرگ عزیزان خود مواجه شدیم یا اینکه یک رابطه عاطفی گرم و شیرین را از دست دادیم یا اینکه در کار و شغل و تجارت خود دچار ورشکستگی و خسارت مالی شدیم که همه اینها یا موارد مشابه دیگر، باعث شدند که تعطیلات عید نوروز به ما کوفت و زهر شود. اما چیزی که این وسط مهم میباشد آنست که ما میدانیم که میتوانیم تا عید نوروز سال بعد، چهره زندگی خود را تغییر داده و بتوانیم با یک رابطه عاطفی شیرین تر یا امکانات مالی بهتر و با سلامت روحی و جسمی بیشتر، وارد تعطیلات سال بعد شویم.

حال، وقتی به درون خودمان رجوع میکنیم باید توجه کنیم که نباید مدام غرق اشتباهات گذشته و محدود به خاطرات تلخ گذشته خودمان باشیم و در گذشته زندگی، اسیر شده و باقی بمانیم. بلکه باید سَر خود را رو به جلو در جاده زندگی بچرخانیم تا افق های تازه و فرصت های جدید را ببینیم. اما متأسفانه خیلی از ما عادت کردیم که با دردها و رنج ها و غم و غصه های خودمان، تجارت کنیم تا ترحم و توجه دیگران را جلب کنیم. خیلی از ما عادت کردیم و شرطی شدیم و تبدیل به یک آدم مهرطلب شدیم که از غم و غصه های خودمان، قصه بسازیم و با چند وجب روغن، آن را به خورد خودمان و اطرافیان بدهیم. از شما میخواهم که دست بردارید از این نقش قربانی بازی کردن و مظلوم نمایی. لطفا یک جای زندگی خود بایستید و تمام عیب ها و نقائص و محدودیت های خودتان را پذیرفته و پیام آنها را درک و فهم کرده تا وارد فضاهای جدیدی در زندگی خودتان بشوید.

مطلب بعد اینکه رفتار طبیعت پیرامون ما و تغییر چهره جهان آفاقی؛ بر اساس غریزه و اتومات میباشد، یعنی تابستان باید منتظر باشد که بهار تمام شود تا نوبت به تابستان برسد و زمستان باید منتظر تمام شدن پائیز بماند تا زمستان آغاز گردد. اما این مسئله درباره انسان صدق نمیکند چون ما انسانها، غریزه صرف و تنها نیستیم بلکه چیزی درون ما وجود دارد بنام قدرت اختیار و قدرت اراده و قدرت انتخاب و قدرت تشخیص که باعث میشوند ما دیگر منتظر نباشیم تا فصل خزان جان ما بهاری شود یا دیگری بیاید و ما را بهاری کند بلکه به مرحله ای میرسیم که میفهمیم خودمان برای زندگی خودمان کافی هستیم و میتوانیم چهره زندگی خودمان را همانطور که میخواهیم تغییر داده و تعالی بخشیم.

یادمان باشد که غیر از این کتابهای کاغذی که برای مطالعه میخوانیم و غیر از جهان طبیعت که کتابی است از آفرینش حیرت انگیز و شگفت آور، کتابی دیگر وجود دارد بنام کتاب جان انسان که ما باید آن کتاب را عمیق و دقیق بخوانیم. آری، ما باید خوانندگان خوبی برای کتاب ذات هستی خودمان باشیم، ما باید کتاب وجود جان خودمان را همیشه مورد کاوش قرار دهیم تا بفهمیم که چقدر استعداد و توانایی و آرزو و رویا در وجود ما پنهان و در نهان هستند که باید با بکارگیری همین قدرت اختیار و اراده و انتخاب و تشخیص، بالفعل شده تا چهره زندگی ما را اصیل کنند. ما نباید تبدیل به موجودی منفعل و منقبض شویم که مدام منتظر دیگران و اتفاقات پیرامون باشیم که بیایند و زندگی ما را تغییر و تحول و تعالی بخشند، ما نباید فقط تماشاچی صرف در این جهان باشیم، ما باید بازیگر زندگی خودمان باشیم و آن را بسازیم نه آنکه آن را دربست بپذیریم. انسان در نمایشنامه بزرگ وجود، هم بازیگر است هم تماشاگر.


اگر ایمیل خودتان را در خانه معنا ثبت کنید ما شما را از مقالات، صوت و ویدئوهای جدید آموزشی خانه معنا باخبر میکنیم،

فقط کافی است ایمیل خودتان را در فرم زیر وارد کنید، ما ایمیل بی محتوا و مزاحم ارسال نمیکنیم:

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *