زلزله جان، زلزله جهان
(به بهانه زلزله های اخیر ایران)

دانلود صوت زلزله جان زلزله جهان

الان که این متن در حال نگارش هست، دوبار در تهران و تعداد دفعات بسیار زیادی در دیگر شهرهای ایران، زلزله آمده و کلا حال و هوای ایران؛ زلزله ای شده و ترس و لرز در روح و روان همه ما رخنه کرده است. شبها با نگرانی میخوابیم و با کوچکترین صدا از جا می پریم و مدام نسبت به شبهای بعدی و شرایط آتی، استرس و اضطراب داریم. مدام در حال دست و پنجه نرم کردن با مسئله مرگ و حس از دست دادن عزیزانمان هستیم و زندگی پیش روی خودمان را مه آلود و غیرقابل پیش بینی میدانیم. حال، دکتر منوچهر خادمی به دلیل شرایط پیش آمده سعی کردند که در یک فایل صوتی، برای ما از زلزله و فضای الان حاکم بر زندگی ما صحبت کنند.

دکتر خادمی در این فایل صوتی آموزشی، سعی کردند پیوندی عمیق میان زلزله آفاقی در جهان بیرون از خودمان و زلزله انفسی در جهان درون خودمان برقرار کنند و بر این نکته تأکید دارند که زلزله در جهان طبیعت، پیام آور و آینه زلزله ها در جهان روح ما میباشد که ما از آنها بی خبریم. خیلی از ما از پیش لرزه ها و پس لرزه های زندگی خودمان غافلیم و زمانی دست بکار میشویم که دیگر به بن بست و انتهای خط رسیدیم. مدتهاست دچار طلاق عاطفی شده ایم اما نمی بینیم!! در کار و شغلمان دچار روزمرگی شده ایم اما نمی بینیم!! در روابط اجتماعی و خانوادگی خودمان، سردی را حس نمی کنیم!! ما زلزله های درونی مان را نمی بینیم!!

دکتر خادمی معتقدند که ما زلزله بیرونی را، زلزله آفاقی را میشناسیم! گویی با او انس و الفت دیرینه داریم! برای ما آشناست!! اما گویی آنچنان که با عالم آفاقی، انس و الفت داریم با عالم انفسی با عالم جانمان ارتباطی نداریم! عالم درون را نمی شناسیم!! ما بارها در درونمان پیش لرزه و پس لرزه دیده ایم. بارها خودِ زلزله را حس کرده ایم اما دریغ از یک گام!! دریغ از یک واکنش!! گویی لرزه های درونی همچون تاب خوردن گهواره است. ما خوابمان میگیرد. برایمان لالایی میخوانند. ما بیدار نمیشویم!! و این در حالی است که زلزله های آفاقی اتفاق میفتند تا بلکه ما را بیدار کنند که به خودمان بیاییم که عمر جاویدان و ابدی نداریم. فرصت اندک است! باید بیرون زد!

چرا با پیش لرزه سرد شدن روابطمان؛ بیرون نمی زنیم!؟ چرا کاری برای گرم شدنِ دوباره نمی کنیم!؟

چرا با پیش لرزه روزمرگی در شغلمان؛ شغلی که هیچ عشق و علاقه ای به آن نداریم بیرون نمی زنیم!؟

چرا سالها به دور خودمان میگردیم؛ اما از سردرگمی که داریم بیرون نمی زنیم!؟

چرا در حالی که پیش لرزه های بی رنگ و بو شدنِ زندگیمان را حس میکنیم، بیرون نمی زنیم!؟

چرا زلزله های درونی را جدی نمی گیریم


اگر ایمیل خودتان را در خانه معنا ثبت کنید ما شما را از مقالات، صوت و ویدئوهای جدید آموزشی خانه معنا باخبر میکنیم،

فقط کافی است ایمیل خودتان را در فرم زیر وارد کنید، ما ایمیل بی محتوا و مزاحم ارسال نمیکنیم:

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *