چگونه بعد از شکست عشقی، وارد رابطه عاطفی جدیدی شویم؟

خودت را از دوباره عاشقی کردن محروم نکن

خیلی از ما بعد از طلاق عاطفی و شکست عشقی؛ در افسردگی و رهاشدگی خودمان، سرد و فریز میمانیم و یادمان میرود و فراموش میکنیم که باید داستان عاشقانه دیگری را دوباره شروع کنیم و نمیخواهیم باور کنیم که در یک جایی دیگر و با کسی دیگر میتوانیم عاشقانه دیگری را با دستان گرم و آغوش امنی تجربه کنیم. کسانی که تجربه شکست عشقی دارند، وقتی از تجربه تلخ و دردِ رنج خودشان حرف میزنند مدام میگویند که دیگر تمام شد و رفت و برایم مهم نیست و به آن اصلا فکر نمیکنم و برایم اهمیتی ندارد. درست میگویند آن فردی که پارتنر او بوده، دیگر به صورت فیزیکی و ظاهری در زندگی او وجود ندارد و باهم در تماس تلفنی و پیامکی و دیدار حضوری نیستند اما آن پارتنر و آن داستان عاشقانه شکست خورده همچنان در روح و روان این فرد به صورت قوی و جدی و پررنگ و تأثیرگذار باقی مانده و اجازه شروع رابطه عاطفی جدید و آغاز عاشقانه دیگری را از او گرفته است و دست و پای احساس و عاطفه او را فلج کرده و او را در کمای پس از جدایی و گیجی دوران تنهایی، باقی نگه داشته است. اینجاست که میگویم فکر نکنیم با قهر و طرد و دوری از پارتنر خودمان و کات کردن رابطه قبلی، به همه چیز پایان دادیم بلکه مادامی که روان ما از سویی درگیر فضای رابطه پارتنری قبلی است و از سوی دیگر، نمیتوانیم به خودمان اجازه دهیم که وارد فضای رابطه عاطفی جدید و تجربه دیگری شویم؛ پس همچنان در رابطه گذشته اسیر ماندیم و داریم گذشته عاطفی خودمان را ادامه میدهیم و زندگی عاطفی حال و آینده ما، امتدادی خواهد بود بر داستان عاشقانه قدیم ما.

رابطه عاطفی یعنی رسیدن دو جان با احتمال انفجار یا اتحاد

وقتی یک رابطه عاطفی میان دو نفر شکل میگیرد؛ باید بدانیم که دو دنیا، دو جهان، دو روح، دو ذات، دو شخصیت، دو تفکر، دو نگاه، دو عقل، دو احساس، دو ارزش، دو باور، دو گذشته، دو حال، دو آینده، دو فرهنگ، دو تجربه، دو رویا، دو آرزو، دو تشنه، دو گشنه، دو ایمان، دو اعتماد، دو شک، دو تردید، دو امید، دو اشتیاق و دو زندگی باهم برخورد میکنند و حاصل این برخورد ناب و مقدس اما خاص و نامشخص، تنش و درگیری و نارضایتی و اقدامی سریع برای جدایی و تنهایی است.

این ذات عشق است که تا بیاییم عاشقی کردن را یاد بگیریم، بارها و بارها شکست میخوریم و درد و رنج میبینیم و تنها میشویم و بهت زده و حیرت زده به رفتن یار و پارتنر خودمان فکر میکنیم که:

چرا رفت؟

چرا نماند؟

چرا خیانت کرد؟

چرا دروغ گفت؟

چرا تعهد نداشت؟

چرا با احساس من بازی کرد؟

چرا من فقط گزینه تفریح او بودم؟ 

چرا دل و قلب او با من نبود؟

چرا براحتی من را رها کرد؟

چرا عشق و عاشقی من را ندید؟

چرا تلاشی برای رابطه خودمان نکرد؟

چرا نسبت به من سرد و بی تفاوت شد؟

چرا روز به روز از من بیشتر فاصله گرفت؟

چرا من را از خودش جدا و طرد کرد؟

چرا …

با چراهای شکست عشقی خودم چه کنم؟

از این چراها خیلی زیاد هست که بی پاسخ در روح و روان ما باقی ماندند و هنوز پاسخی قانع کننده و آرام کننده برای آنها نیافتیم و همچنان با ابهام حاصل از این چراهای بی جواب، در حال خودخوری و خودسرزنشی و خوددرگیری هستیم. اما باید با این حال و هوای روحی و زندگی بی روح الان خودمان چه کنیم؟

الف. برای بلوغ روانی و سواد عاطفی خودت وقت بگذار و هزینه کن

راه اول: اگر برای بار اول است که شکست عشقی و طلاق عاطفی را تجربه میکنیم، پس حتما باید قبل از ورود به یک رابطه عاطفی دیگری، بلوغ عاطفی و سواد عاطفی خودمان را بالا ببریم که اینکار فقط با آموزش انجام خواهد شد(خبر خوب اینکه بعد از تمام شدن دوره شخصیت شناسی تحلیلی “زنانگی و مردانگی” و دوره سفر زندگی، معنای زندگی “۱۲ گام برای تحول شخصی” دوره روابط عاطفی و عاشقانه زیستن را شروع خواهیم کرد). نمیدانم چرا وقتی میخواهیم یک موبایلی یا کامپیوتری یا اتومبیلی یا مبلی یا رستورانی را انتخاب کنیم، ساعتها وقت میگذاریم تا ضرر نکنیم و تصمیم مقرون به صرفه ای بگیریم. اما وقتی میخواهیم وارد یکی از مهمترین و اصیل ترین وجه زندگی خودمان یعنی زندگی عاطفی بشویم، همینطور بی خیال و کیلویی و اتفاقی و یِلخی و بدون برنامه و آمادگی روانی وارد رابطه میشویم؛ رابطه ای که مربوط به عمق روح ما یعنی احساسات و عواطف ماست و ممکن است با این بی سوادی عاطفی و خامی روان خودمان، جراحت روحی و زخم عاطفی عمیقی به خودمان بزنیم.

ب. الگوهای تکراری و تله های زندگی عاطفی خودت را پیدا کن

راه دوم: اگر برای چندین بار است که شکست عشقی و رهاشدگی و درد جدایی و تنهایی را تجربه میکنیم، پس حتما باید الگوی تکراری شکست های عشقی خودمان را پیدا کنیم تا در رابطه های جدید و پیش روی خودمان، دوباره دچار الگوی تکراری تنهایی و جدایی و شکست عشقی نشویم(الگوهای تکراری همان تله های زندگی هستند، ۱۲ تله ای که برای تک تک آنها محصول آموزشی و فیلم و صوت آموزشی تولید کردم). الگوهای تکراری منفی زندگی ما که باعث شکست های مکرر و مشابه ما میشوند، درست است که تعداد زیادی دارند اما همه آنها یک حرف دارند و آن اینکه ما از یک الگو، تبعیت میکنیم و همان یک الگو هست که در روابط ما مدام تکرار میشود اما در قالب پارتنرهای متفاوت با ویژگی های ظاهری و سنی و تحصیلی و شغلی و مالی و خانوادگی و اخلاقی و احساسی مختلف. اگر بتوانیم آن نخ مشترک میان تمام این موارد که همان الگوی تکراری منفی میان تمام مصادیق پارتنری خودمان است را پیدا کنیم، آنوقت الگو را با آگاهی میتوانیم تغییر دهیم و در نتیجه، چهره زندگی عاطفی ما نیز تغییر خواهد کرد و دیگر به روایت محدود و معیوبی که الگوهای تکراری منفی قبلی برای ما از زندگی عاطفی تعریف میکردند، نخواهیم چسبید و از تله زندگی خودمان رها خواهیم شد.

عشق آسان نمود اول اما افتاد مشکل هایی که حل خواهد شد!

این دو راه به ما کمک خواهند کرد که بعد از شکست های عشقی خودمان، نه دنیا را به آخر رسیده بدانیم و همه زندگی را سیاه و تار ببینیم و نه خودمان را برای زندگی و زندگی را برای خودمان تمام شده بدانیم. بلکه میتوانیم با نگاهی جدید و افقی تازه به آینده زندگی عاطفی خودمان بنگریم و از فضای بسته و سرد و فریز و تلخ جدایی و تنهایی، بسوی فضایی گرم و دلنشین و شیرین عاشقی گام برداریم. البته درست است که عشق آسان نمود اول اما افتاد مشکل ها؛ اما با یادگیری این دو راه که گفتم، مشکل های عشق و عاشقی، تبدیل به بحران بدون راه حل و یا تنها با راه حل طلاق عاطفی و شکست عشقی نخواهند شد. بلکه ما به جایی از بلوغ روانی و عاطفی خواهیم رسید که از مشکلات رابطه خودمان با پارتنرمان، بزرگتر و وسیعتر خواهیم شد و دچار فروپاشی روانی و بهم ریختگی درونی نخواهیم شد.

چگونه عاشقانه زیستن را آموزش ببینیم یا تجربه کنیم؟

ماندگاری و پایداری رابطه عاطفی با آموزش، گارانتی و ضمانت بالاتری دارد یا با تجربه؟

پس یادمان باشد که یا باید آموزش ببینیم یا تجربه ما را آموزش میدهد. بهایی که تجربه از ما میگیرد تا ما را آموزش دهد با درد و رنج و زخم های فراوانی همراه است آنهم بدون گارانتی و ضمانت اینکه تجربه تلخ دیگری پیش نخواهد آمد. اما آموزش به ما کمک میکند که اگر تجربه های تلخ شکست داشتیم، خِرد نهفته و عقلانیت پنهان در آنها را پیدا کنیم تا با ضمانت بالا و گارانتی بیشتر، امکان و احتمال تکرار شدن شکست های ما کمتر شود و هم اینکه با آموزش میتوانیم با ذهنیت آشناتر و بالغانه تری، رابطه عاطفی خودمان را آغاز کنیم، آغازی که به پایان زود هنگام نرسد.

در شکست عشقی خودتان، خلاصه و متوقف نشوید و از آن عبور کنید

منوچهر خادمی – یک رهگذر شکست خورده


اگر ایمیل خودتان را در خانه معنا ثبت کنید ما شما را از مقالات، صوت و ویدئوهای جدید آموزشی خانه معنا باخبر میکنیم،

فقط کافی است ایمیل خودتان را در فرم زیر وارد کنید:

7 دیدگاه

  1. ناشناس گفت:

    از تموم دوستان گرامی با نهایت وجود و احساسم تقاضا میکنم اگه در ابتدای رابطه عشق و علاقه باطنی و قلبی نسبت به طرف مقابلون ندارید یا از ظاهر,شخصیت،اعتقادات و فرهنگ خانوادگی و.. طرف قلبا حس خوبی نمیگیرید و نداریدخواهش میکنم تمنا میکنم تو معذوریت قرار نگیرید و رابطه رو ادامه ندید قطعا خیلی از اشخاص تو یه مدت کوتاه واقعیت خودشون و شخصیتشون رو نشون نمیدن در واقع شخصیت نمایشی دارن پس لطفا اگه برنامه ای برای ازدواج دارید خیلی خیلی محتاطانه عمل کنید وبا چشم باز و صرفا جهت شناخت نه اینکه وابسته طرفتون بشید متاسفانه خیلیها خطوط قرمز رو رد میکنن و از همون ابتدا میان تا بمونن چطور میشه بدون شناخت میرید تا زندگیتونو بسازین و عدم رعایت این موضوع باعث میشه روز به روز فقط وابستگی زیاد بشه نکته مهم مخصوصا برای دخترای عزیز اینکه فکر نکنید اگه طرفتون مخصوصا اوایل رابطه خیلی محترمانه صحبت میکنه یا از نظر عاطفی ابراز احساساتی نسبت بهتون داره یا هدیه هایی بعضا گران قیمت براتون میخره دلیل بر این نمیشه که عاشقتونه در خیلی از مواقع در حقیقت هدف طرف مقابلتون اینه که سعی میکنه شما رو در معذوریت قرار بده حتی اگر هم واقعا عاشق شما باشه مهم اینه که شما هم متقابلا عاشقش باشید تاکید میکنم عاشق و دابستش باشید نه وابسته متوجه این مسایل حتما باشید چیزی که مهمه صداقت طرف مقابلتون و جذابیت شخصیت اونه ممکنه طرف مقابل ویژگیهای مثبت زیادی هم داشته باشه ولی مهم اینه که شما میخواهید تا آخر عمر روز و شب کنار هم زندگی کنید مطمن باشید به مرور هیچ عشق و علاقه ای بوجود نمیاد ممکنه وابستگی بخاطر ارتباط و تعامل بوجود بیاد ولی قطعا اون عشق اهورایی که آرزوی قلبیتونه محقق نمیشه از همون ابتدا اگه عشقی نسبت بهم داشتید که هیچ در غیر اینصورت مطمن باشید فقط وابستگیه و به مرور سرخورده و احساس بی ارزشی و نا امیدی تموم وجودتون رو تسخیر میکنه لطفا تو رابطه ناسالم نمونید قطع به یقین دیر یا زود خودتون متوجه میشید لطفا زمان و جوونیتونو با ادامه رابطه ناسالم تباه نکنید حرمت نفس داشته باشید و مطمن باشید شما لایق و شایسته عشق واقعی هستید و همچنین مطمن باشید تو هر سن و سالی میتونید عشق واقعیتونو پیدا کنید و ترس از بالا رفتن سن و یا ترس از تنهایی نباید باعث بشه که رابطه سمی رو ادامه بدید تنهایی اصلا مانع نیست به شرطی که به اون خودشناسی رسیده باشید قطعا تنهایی بهتر از بودن با کسیه که عاشقش نیستید

  2. نسرین گفت:

    نکته قابل تامل اینه که در ابتدا حتما بصورت منطقی و احساسی توامان به این فکر کنید که این اختلافات که باعث جدایی شده چقدر عمیق و جدیه در خیلی از مواقع یه سو تفاهم یا انتقال بد مفاهیم یا عدم مهارت در رابطه بدلیل عدم شناخت جنسیتی و… باعث برداشت منفی یکی از طرفین میشه قبل اینکه تمام راه های ارتباطی رو ببندید و تلاش کنید تا برای فراموشی اقدام کنید حتما و حتما تز این موضوع اطمینان حاصل کنید و اگه در حال حاضر هم متوجه اشتباهتون شدید حتی اگر وارد رابطه واکنشی هم شده اید سریعا بدون عذر و بهونه از رابطه ناسالمی که توش رفتید بیرون بیاین دقیقا این رابطه مثل باتلاقه که کم کم شما رو غرق میکنه اگه از همه لحاظ مطمن شدید که این جدایی عجولانه بوده و بدلیل برداشت منفی ایجاد شده حتما بدون غرور و لجبازی حضورا باهم صحبت کنید و فرصت جبران بهم بدید در خیلی از مواقع حتی اگه طلاق توافقی هم صورت گرفته باشه و طرفین هیچ احساسی بهم هم نداشته باشن یعنی نه تنها عشق بلکه هیچ احساس مثبتی نسبت بهم نداشته باشن هم مدتی حدود ۶ ماه تا یکسال زمان میبره که مراحل سوگ طی بشه تازه این جدایی شکست عشقی محسوب نمیشه حالا شما تصور کنید فشار روحی پارتنرهای عاشق مخصوصا بخاطر سو برداشت چقدر میتونه لطمه و صدمه و حسرت ایجاد کنه بخاطر همین موضوعه که تا زمانی که کاملا با خودتون از همه لحاظ کنار نیومدید و به تعادل احساسی و منطقی و مستدل نرسیده اید تحت هیچ عنوان وارد هیچ رابطه ای نشید چون باعث میشه خیلی سریع به بن بست برسید با وابستگی مبارزه کنید نذارید فرصتی که جهت شناخت در اختیارتون هست رو بجای وقت گذاشتن برای شناخت طرف مقابل به فکر ایجاد علقه و رابطه عمیق و وابستگی بشه چون وابستگی باعث میشه احساسات و هیجاناتتون بر منطقتون چیره بشه و نتونید تصمیم واقع بینانه بگیرید و در کل تا زمانی که قلبا عاشق طرفتون نیستید تو یه عشق یه طرفه نمونید تو معذوریت قرار نگیرید یا از نظر مذهبی و اعتقادی هم کفو و برابر نیستید سریعا از رابطه خارج بشید چرا که شما تو یه رابطه هدفتون زندگی کردن باهم تا آخر عمرتونه یجودی هویتتون یکی میشه این مسایل رو حتما جدی بگیرید بخاطر تنهایی وارد یه رابطه بد و ناسالم و سمی نشید در اینصورت بیشتر و بیشتر احساس تنهایی و متعاقب اون احساس بی ارزشی و پوچی و نا امیدی از زندگی و آینده و سرخوردگی میشید بخاطر خلا عاطفی یا جنسی هم وارد رابطه نشید بطور کل به حرف دلتون گوش بدید و بخاطر خودتون وارد رابطه بشید نه بخاطر توصیه خانواده یا دوستان قطعا خودتون باید به ندای درونیتون پاسخ بدید با افراد دارای صلاحیت مشورت کنید ولی در نهایت شما هستید که میخوان برای یه عمر با شرک عاطفیتون زندگی کنید مخصوصا قابل توجه افرادی که قبلا تجربه رابطه ناموفق رو داشتن البته با چاشنی منطق به مسایل مادی هم تا حدودی توجه کنید حتما قبل از ورود به رابطه و ازدواج نظر تعدادی از روانشناسان حوزه تخصصی ازدواج و رابطه جویا بشید ممنون از شما

  3. فریبا گفت:

    تا زمانی که مراحل گذر سوگ شکست عاطفی رو که حداقل یکسال از قطع رابطه است رو طی نکردین به هیچ عنوان وارد رابطه جدیدی نشید فطعا در کوتاه مدت متوجه رابطه سمیتون میشید و زود از این رابطه واکنشی و انتخاب تصادفی خارج میشید البته اگه انسان منطقی هستین و آینده زندگی براتون اهمیت داره در غیر اینصورت و ادامه اون رابطه جدید غلط به مرور یه رابطه فرسایشی رو طی میکنید بدون هیچگونه احساسی نسبت به پارتنرتون و روز به روز نسبت به زندگی و رویاهاتون نا امید و سرخورده مبشین نکته دوم حتی اگه شکست عشقی هم نخوردین و توافقی هم جدا شده باشید حتما باید دوره سوگ که گاها تا ۳ سال یا بیشتر هم ممکنه طول بکشه رو سپری کنید فکر نکنید که چون هیچ احساسی به شریک عاطفی سابقتون نداشتین پس وارد سوگ نمیشم حتما و قطعا افکار متناقض و منفی تو مخیلتون سیر میکنه البته در مورد طلاق توافقی سوک سنگینی ممکنه احساس نکنید ولی رابطه بعدیتون رو حتی اگه عاشق و معشوق هم باشین رو تحت تاثیر میذاره و گاها سو تفاهماتی نسبت به رابطه ایجاد میشه لطفا منطقی و حساب شده وارد رابطه بشین حتما مدت زیادی رو صرف ارتقای عزت نفستون کنید اگه قلبا هنوز به شریک عاطفیتون احساس تعلق و عشق ناب دارین و احساس میکنید هر تصمیمی نسبت به کات کردن هیجانی و احساسی و عجولانه بوده بهم فرصت مجدد بدید قطعا پشیمون نمیشید حتی اگه وارد رابطه جدیدی هم شدین چون در این مواقع بخاطر احساسات منفیتون انتخاب اشتباهی کردین هم نگران نباشید و فورا از رابطه جدیدتون خارج بشید ذهن خوتنی نکنید که ممکنه پارتنر قبلیتون بخاطر شروع این رابطه جدید ممکنه منو دیگه نخواد قطعا اونم شرایط و علت ورود شما به این رابطه واکنشی  بدون شناخت رو درک و فهم میکنه چون خودش این دوران بحرانی رو به عینه و ملموسا درک کرده در آخر هیچ وقت اگه احساس عشق عمیق قلبی نسبت به رابطه تون ندارید وارد نشید و اگر هم شدین فورا خارج بشین و با معشوقتون لجبازی نکنین در واقع با آینده و زندگیتون لجبازی نکنید چرا که یه عمر فقط حسرت میخورین و مدام تا آخر عمر خودتون رو سرزنش میکنید.

  4. فریبا گفت:

    از دوستان خواهش میکنم تا زمانی که دوره سوگ رو کامل طی نکردید به هیچ وجه تاکید میکنم تحت هیچ شرایطی وارد رابطه جدیدی نشید قطعا بلافاصله به بن بست میرسید یا شاید بخاطر وابستگی تو رابطه جدید ناخودآگاهتون فکر کنه که عاشق شدین ولی به مرور به این نتیجه میرسه که انتخابتون بر مبنای هیجان و احساسی بوده و منطق رو لحاظ نکردین اگه میتونید به شریک سابقتون وارد رابطه بشین تعلل نکنید و غرور و لجبازی رو کنار بذارید و خوشبختیتون رو فدای ترس و غرور احمقانه نکنید. وقتی با قطع رابطه قبلی وارد رابطه جدید میشین مطمنا بخاطر هیجانات منفی که دارین نمیتونین منطقی وارد رابطه عاشقانه بشید و صرفا تو اون حالت فقط و فقط دنبال کسی هستید که خلا عاطفیتون رو پر کنه و اینجاست که معیارهای شناخت رو ناخواسته پس میزنین و برای اینکه حالتون بهتر بشه به اولین فردی که بهتون محبت کنه جذب میشین و وابسته، ولی این وابستگی دوام چندانی نداره و دیر یا زود خودتون متوجه رابطه تصادفی و واکنشیتون میشین درک میکنید که این رابطه کاملا سمیه چون عشق و دلبستگی به اون فرد ندارید و فقط بخاطر ترس از تنهایی، آینده نامطمن پیش رو ،کاهش عزت نفس و اعتماد به نفستون و حس بی ارزشی و پوچی و عدم لیاقتی که تو اون مقطع احساس میکنین…. وارد این رابطه شده بودین

  5. فرشته گفت:

    لطفا و خواهشا اولا بخاطر ترس و فرار از تنهایی یا خلاء عاطفی یا بخاطر ایجاد حس حسادت یا انتقام از پارتنر قبلیتون وارد رابطه جدیدی نشید و اگه میتونید در جهت ترمیم رابطه قبلی تلاش کنید البته اگه دلایل موجهی برای برقراری رابطه و ترمیمش دارید ثانیا تا زمانی که رابطه قبلیتون رو از نظر روحی و روانی و احساسات متناقض فراموش نکردید تحت هیچ عنوان وارد رابطه جدیدی نشید و اگه به هر دلیلی وارد شدید سریعا و جسورانه خارج بشید به خودتون نگین که ممکنه طرف مقابلتون آسیب روحی میخوره دیر یا زود این اتفاق میوفته چه بهتر که رابطه سمی رو سریعا قطع کنید چرا که اولا زمانی که شکست عاطفی خوردید یا طلاق گرفتید در اوج هیجان و احساسات منفی هستید و رابطه جدید رو بدون شناخت منطقی و از روی استیصال انتخاب کردید ثانیا صرفا بخاطر عدم مواجهه با احساسات منفی و جبران خلاء عاطفی خودتون رو وارد رابطه جدیدی کردین مطمن متاسفانه خیلی از عزیزان پس از شکست عاطفی وارد رابطه واکنشی میشن و حتی با پارتنر جدیدشون سکسم تجربه میکنن ترشح هورمون اکسی توسن باعث میشه بخش منطقی مغز غیر فعال بشه و تداوم این رابطه باعث ایجاد وابستگی میشه نه دلبستگی و طرف فکر میکنه که واقعا عاشق مخاطبش شده در صورتی که رابطه جدید صرفا یه مرهم و مسکن موقتی برای اون شخصه و به محض بهبود دیگه نیازی به مرهم وجود نداره براش پس سعی کنید برای همدیگه غذا باشید نه دوا و حتما و حتما بدون شناخت دقیق و عشق واقعی نه صرف وابستگی محض وارد هیچ رابطه ای نشید متاسفانه پس از شکست عشقی احساساتی نظیر بی ارزشی بی لیاقتی و بی کفایتی طرد و رها شدگی تخریب عزت نفس و درماندگی و پوچی روح و روان شخص رو تسخیر میکنه خیلی مراقب باشید این طرحواره ها (تله ها) باعث نشه عزت و حرمت نفستون رو از دست بدید شما لایق بهترین ها هستید پس به خودتون اعتماد کنید و ارزش واقعی خودتون رو بشناسین و با هر بی سر پایی وارد رابطه مهمی مثل ازدواج نشید بحث مسایل مالی هم از اوجب واجباته

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *