اگر زن نبود؛ زمین خدا همیشه سرد بود

دانلود صوت اگر زن نبود؛ زمین خدا همیشه سرد بود

برخی زنان بنابر یکسری دلایل و شرایط، به اجبار و اضطرار به سمتی سوق داده شدند که نقاب مرد بودن و ماسک مردانگی به چهره جان و روان خودشان زدند و از گوهر زنانگی و حقیقت زن بودن و زیبایی زنانه خودشان فاصله گرفتند و از سوی دیگر، برخی مردان با وجه زنانه خودشان آشنا نشده و آشتی نکردند و با جنبه لطیف و بااحساس خود بیگانه و غریبه شدند. نتیجه آنکه زنان تبدیل به مرد شدند و زنانگی خودشان را خاموش و فراموش کردند یا سرکوب و انکار و از سوی دیگر، مردان هم بیشتر به سویی رفتند تا بیشتر نرینگی کنند تا مردانگی و از مرد بودن فقط به نر بودن اکتفا کنند.

در این فایل صوتی آموزشی سعی کردم پرسش هایی را در باب معنای زنانگی مطرح کنم تا بلکه بهانه ای شود برای رسیدن به شفای زنانگی در وجود هر یک از ما، چه مرد باشیم و چه زن. یادمان باشد تک تک ما در وجود خودمان، هم مردانگی داریم هم زنانگی و تک جنسیتی و تک هویتی نیستیم بلکه هم مرد هستیم هم زن، هم زن هستیم هم مرد. اگر مرد هستیم جدا از مرد بودن و مردانه داشتن و مردانگی کردن؛ زنانگی هم داریم که در روانشناسی تحلیلی به آن میگویند آنیما (آنیما یعنی وجه زنانه روان مردانه). اگر زن هستیم جدا از زن بودن و زنانه داشتن و زنانگی کردن؛ مردانگی هم داریم که در روانشناسی تحلیلی به آن میگویند آنیموس (آنیموس یعنی وجه مردانه روان زنانه).

چه میشود که یک زن، مجبور میشود خود را فقط محدود و محصور کند به زیستن آنیموس خودش و تنها به تجربه ای مردانه از خود در زندگی چسبیده است یا بسنده میکند و سمت و سوی زن بودن خودش نمیرود تا هم زنانگی خودش را شفا دهد و هم مردانگی مردان را. چه میشود که یک زن، مسیر عاطفی خودش را گُم میکند و از سفر عاشقی خود جا میماند. چه میشود که یک زن، تمام نازهای خودش و تمام نیازهای خودش را در رابطه عاطفی فراموش میکند. چه میشود که یک زن، توسط شریک عاطفی خودش به گوشه رابطه عاطفی و حاشیه زندگی مشترک خود پرت میشود و همه خواسته ها و انتظارات خودش را خاموش و دفن میکند. چه میشود که یک زن، لطافت و ظرافت زنانه خودش را زندگی نمیکند و احساسات و عواطف زنانه خودش را لمس نمیکند و در جهتی روانه میشود که سرد و تلخ و خشک و خشن از جنس مردان شود.

زن؛ سایه نوازش و آرامش خداست بر سر و سرّ ما، زن؛ مظهر لطف و قهر خداست در زندگی ما، زن؛ آیینه جمال و جلال خداست در جان ما، زن؛ روح پذیرش روح پرورش روح پیدایش و روح آفرینش است، زن؛ جنسیت نیست بلکه روح حمایت و حیات است،زن؛ تجلی معنا و شفا و بقا و گرمای جان انسان و جهان است و اگر زن نبود زمین خدا همیشه سرد بود بی روح بود بی نور بود و بیمار بود. با این وجود، چرا زن امروز دچار بی ارزشی و بی اعتمادی و محرومیت عاطفی میشود و مدام در روابط عاطفی با شریک عاطفی خود، شکست عشقی و زخم عاطفی را تجربه میکند و دچار ترس از تنهایی، رهاشدگی، طردشدگی، طلاق عاطفی، خیانت عاطفی و خیانت جنسی میشود و با حجم زیادی از درد و رنج زنانگی در زندگی خودش به جایی میرسد که برای همیشه با وابستگی و چسبندگی به مردانگی خودش یا دیگران زیست میکند. واقعا زن بودن به چه معناست …