من اشتباهاتم نیستم

شاید بطور قطع بتوان گفت که نمیشود انسانی را پیدا کرد که تابحال در زندگی خویش اشتباهی نکرده باشد، مگر اینکه اصلا زندگی نکرده باشد. زندگی و زیستن، مستلزم اشتباه کردن است. چون در زندگی چیزی وجود دارم بنام ابهام. وقتی ما نمیتوانیم همه آینده را پیش بینی کنیم پس یقینا این امکان و احتمال وجود دارد که با ابهام روبرو شویم و صددرصد اشتباه کنیم.

کسی که اشتباهی نمیکند یعنی کاری هم نمیکند و زندگی ای نمیکند، وقتی هم که کاری نمیکند و زندگی نمیکند پس مسلما اشتباهی هم مرتکب نمیشود. خیلی مهم است که باور کنیم ما اشتباهاتمان و زخم هایمان نیستیم، ما نباید خودمان را با اشتباهات و زخم های خود در زندگی یکی بدانیم. آنها همه ما نیستند، تمام ما نیستند، آنها عصاره و خلاصه ما نیستند بلکه آنها تنها بخشی از زندگی ما هستند. ما باید از اشتباهات و زخم های خودمان در زندگی، بزرگتر شویم تا بتوانیم آنها را هضم کنیم و از کنارشان عبور کنیم.

ما واجب الخطا نیستیم یعنی هیچ لزومی و ضرورتی و اصراری وجود ندارد که حتما اشتباه کنیم اما جایز الخطا هستیم یعنی همیشه این احتمال وجود دارد که اشتباه کنیم. برای برخی از ما ممکن است در دوران کودکی و نوجوانی که توان دفاع و حمایت از خودمان را نداشتیم، یک نامردِ عوضی به حریم زندگی ما (حریم روانی یا حریم عاطفی یا حریم جسمی و …) تجاوز کرد اما این ما هستیم که داریم بار اشتباه او را به دوش میکشیم و در حال لِه شدن زیر این بار هستیم و مدام با حس گناه و عذاب وجدان زندگی میکنیم. چرا!؟

یا اینکه برخی از ما در کانون خانواده و در فضایی از اطرافیان و دوستان و آشنایان، بزرگ شدیم و رشد کردیم که بنابر دلایلی از آنها متفاوت بودیم اما آنها جوری و طوری با ما برخورد کردند که احساس کردیم متفاوت بودن یعنی اشتباه بودن و از همان دوران تا همین زمان الان زندگی خودمان داریم با این حس زندگی میکنیم که کلا اشتباهیم چون متفاوت هستیم و چون متفاوت از دیگرانیم پس اشتباهیم.

بزرگترین اشتباه این است که سعی کنیم اشتباه نکنیم و این یعنی به جنگ طبیعت و فطرت زندگی رفتن. چون زندگی در ذات زیستن ما را با اشتباه کردن روبرو میکند. پس وقتی که اشتباه کردن جزو طبیعت زندگی است پس ما هم اشتباه کردن را در زندگی، طبیعی بدانیم و باور کنیم که بخشی از فطرت انسانی ما این است که اشتباه کنیم یعنی چون ما اشتباه میکنیم پس انسان هستیم.

جرأت، جسارت، شهامت و شجاعتِ اشتباه کردن؛ تکرار لذت های تکرار نشدنی و غیر تکراری را برای ما به ارمغان میاورد. بنابراین اگر به دنبال زندگی ای هستیم که خالی، عاری و تُهی از هرگونه اشتباهی باشد، آنوقت زندگی ای خواهیم داشت با چهره ای از یکنواختی، نبود تازگی، دلزدگی، دلمردگی، تکرار و درد ملال.

پس اگر زندگی ای میخواهیم که به مراتب عظیم تر، عمیق تر و اصیل تر از زندگی حال حاضرمان باشد، ناگزیر و ناگریز هستیم که گام در وادی ای بگذاریم که با اشتباه کردن ملاقات کنیم. اما چه باک که من خواهان زیستنی فراتر از زندگی الان خودم هستم.


اگر ایمیل خودتان را در خانه معنا ثبت کنید ما شما را از مقالات، صوت و ویدئوهای جدید آموزشی خانه معنا باخبر میکنیم،

فقط کافی است ایمیل خودتان را در فرم زیر وارد کنید، ما ایمیل بی محتوا و مزاحم ارسال نمیکنیم:

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *