کجاهای زندگی ما همیشگی نیست؟

ما تا وقتی زنده ایم در این عالم، در این دنیا؛ بعضی چیزها همیشگی هستند مانند گردش خون یا تنفس. اما برخی چیزها مانند احساسات و حالات روحی و روانی یا اوقات و شرایط زندگی، همیشگی نیستند بلکه موقت هستند.

آیا من باید برای همیشه در غم و افسردگیِ تنهایی الان زندگی خودم و جدایی از رابطه عاشقانه قبلیم باقی بمانم؟ آیا من باید برای همیشه در شغل و کاری که هیچ علاقه و دغدغه ای نسبت به آن ندارم و مدام در آن تحقیر و تمسخر میشوم و انرژی و وقت و اعصاب و روان من را درگیر خودش کرده و حق و حقوق من را نمیدهند، باقی بمانم؟ آیا باید برای همیشه کنار افرادی که دیگر چیزی ندارند که به من یاد بدهند تا باعث رشد من بشوند همچنان باقی بمانم؟ آیا باید برای همیشه از چیزهایی که میترسم همچنان بترسم؟ آیا باید برای همیشه از آینده زندگی خودم بترسم؟ آیا باید برای همیشه در فضای رابطه ای که در هر لحظه آن دچار فروپاشی روانی میشوم باقی بمانم؟ آیا باید همیشه در خاطرات تلخ و سرد نوستالژیک گذشته زندگی خودم فریز بشوم و هنگ کنم و باقی بمانم؟ آیا باید برای همیشه با حس مزخرف بی ارزشی و خواستنی نبودن و دوست داشتنی نبودن زندگی کنم؟ آیا باید برای همیشه با بدبینی و بی اعتمادی و منفی اندیشی به زندگی ادامه بدهم؟ آیا باید برای همیشه مطیع و تو سری خور از دیگران باشم یا وابسته و آویزان به دیگران؟ آیا باید برای همیشه با احساس عذاب وجدان زیست کنم؟ آیا باید برای همیشه؟ آیا باید برای همیشه؟ آیا باید برای همیشه؟ آیا این همیشه ها، همیشگی هستند یا نه؟ آیا راهی به رهایی هست؟

باید مواظب باشیم که در زندگی، همیشگی ها را با موقت ها اشتباه نگیریم و یکسان نپنداریم. آدم ها، شرایط، موقعیت ها، روحیات و اتفاقات زندگی؛ تاریخ مصرفی دارند و تاریخ انقضایی. مراقب باشیم وقتی که عمر آنها تمام شد، بیخود آنها را ادامه ندهیم و امتدادی نباشیم بر آنها؛ بلکه آغازی باشیم بر یک پایان.


اگر ایمیل خودتان را در خانه معنا ثبت کنید ما شما را از مقالات، صوت و ویدئوهای جدید آموزشی خانه معنا باخبر میکنیم،

فقط کافی است ایمیل خودتان را در فرم زیر وارد کنید، ما ایمیل بی محتوا و مزاحم ارسال نمیکنیم:

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *