رسالت زندگی و احساس حقارت

شمایی که این متن را میخوانید به احتمال زیاد تاکنون عبارت “رسالت زندگی” را شنیده‌اید. قبلا کمتر اما این روزها خیلی بیشتر این عبارت را بکار میبرند و عده‌ای هم آموزش میدهند.

عده‌ای مدام در جستجوی “رسالت زندگی” خودشان هستند. عده‌ای رسالت زندگیشان را در این میدانند که به دیگران کمک کنند تا آنها رسالت زندگیشان را پیدا کنند. عده‌ای معتقدند این حرفها چرندیاتی بیش نیست. زندگی، هیچ رسالتی ندارد و نخواهد داشت.

ما چه تصوری از “رسالت زندگی” داریم؟

رسالت زندگی چیست و به چه درد من میخورد؟

واژه رسالت به معنای پیامبری است. پیامبر، کسی که حامل پیامی است. این پیامبری لزوما به معنای وحیانی و دینی آن نیست. فردی که برای دیگری پیامی میبرد را هم رسول مینامند.

وقتی از رسالت زندگی میگوییم، منظورمان این است که هر فردی حامل پیامی برای این جهان است. یعنی فردی را نمی‌یابید که بی‌خود و بی‌جهت پا به این جهان گذاشته باشد. هدف از ورود او به زندگی، انتقال پیامی است که با خود آورده است.

مساله از اینجا آغاز میشود که ما تصورات عجیب و غریبی از رسالت داریم. غالبا تصور میکنند وقتی از رسالت زندگی و افسانه شخصی میگوییم؛ منظورمان کارهایی در حد و اندازه افرادی است که به عنوان بزرگان از هنر، فن و صنعت، فلسفه و عرفان، سیاست و فرهنگ و… شناخته میشوند.

مثلا رسالت من باید چیزی در حد و اندازه کارهایی باشد که ادیسون انجام داد! اگر من نتوانم اثری همچون مثنوی معنوی مولانا خلق کنم پس به رسالتم عمل نکردم! یا در حد و اندازه ابن‌سینا، ملاصدرا، کانت و هگل میشوم یا هیچ! حتما باید خودم را به اندازه علیرضا بیرانوند و کریستیانو رونالدو برسانم و الا فوتبال را برای همیشه میگذارم کنار!

اینگونه تصورات کم نیستند.

نتایج این تفکر این میشود که اصلا کاری انجام نمیدهیم و آغازی نخواهیم داشت چون وقتی آن قله را مشاهده میکنیم و خودمان را اینجا می‌بینیم در پای قله؛ حسرت و وحشت و عدم امکان، تا مغز استخوانمان نفوذ میکند و باور به اینکه “امکان ندارد و ممکن نیست” در ما ریشه میدواند.

هر آنچه داریم و هر که هستیم به شدت بی‌ارزش میشود و حسی عمیق از حقارت و بی‌ارزشی به ما تزریق میشود.

حسی از بیهودگیِ زندگی در جزئیات، سراسر زندگی ما را در بر خواهد گرفت. حتی خوردن و خوابیدن هم بی‌ارزش میشود. خوردن و خوابیدنِ آنها کجا و من کجا! روشی میشود بسیار مدلل و موجه که عدم تحرک، پویایی و جنگیدن را توجیه میکند.

من کجا آنها کجا! در این مواقع ما غالبا رسالت زندگی را با شهرت و محبوبیت اشتباه گرفته‌ایم. تصور میکنیم رسالت زندگی؛ آنی است که ما را به شهرت جهانی میرساند وگرنه رسالت زندگی نیست. هر چه بزرگتر، رسالت‌تر!

در صورتی که مساله به هیچ وجه اینگونه نیست. داستان از این قرار است که درون خودتان میل و اشتیاقی را می‌یابید که شما را به سمت و سویی سوق میدهد. شما عمیقا دوست دارید کاری را انجام دهید اگر چه آن کار را نه کسی ببیند و نه میلیونها نفر لایک کنند. لزومی هم ندارد در کتاب گینس ثبت بشود.

سهیل سرگلزایی (عکاس) جایی نوشته بود:

“من یک حسابدار میشناسم که کلکسیون صفحه داره. وقتهایی که سرش توی دو دوتا چهار تا نیست، توی لاله زار و چهارراه استانبول مشغول معامله‌ صفحه و گرامه. هر پنجشنبه شب یکی از صفحه‌هاش رو میذاره‌ روی گرام و در حالی که به اون صفحه گوش میده، باقی صفحه‌هاش رو گردگیری میکنه.

من یک معلم پرورشی میشناسم که نقاشی میکشه. هر روز بعد از اینکه لباس فرم و مقنعه‌ سرمه‌ایش رو درمیاره و آبی به دست و صورتش میزنه، قلم‌موهاش رو خیس میکنه، رنگ‌هاش رو میریزه روی پالت و تبدیل میشه به فریدا کالو.

من یک مامور نظام وظیفه میشناسم که عکاسی میکنه. هروقت چشمش به من میفته ازم راجع به شاتر، ایزو و دیاف میپرسه. وقتی لباس سبز نظام تنش نباشه دنبال پروانه‌ها و شکوفه‌ها میگرده تا ثبتشون کنه.

من یک انسان اولیه میشناسم که وقتی مشغول شکار و بقا نبود، روی سنگها قوچ میکشید. من فکر میکنم انسان بودن از همین نقطه شروع میشه. از همون جایی که تصمیم میگیریم با پرورش یه کاکتوس، به منطق خشک و بی‌احساس زندگی حمله کنیم. از همون لحظه‌ای که شعر مینویسیم، میرقصیم و خلق میکنیم.”

اگر روزی از خواب برخیزید و متوجه شوید که دیگر هیچ انسانی روی کره خاکی نیست و فقط شما هستید و شما؛ با خودتان روراست باشید و صادقانه بگویید حاضرید چه کاری انجام بدهید؟

مراقب تصوری که از رسالت زندگی دارید باشید.

تصوری اشتباه میتواند بجای حسی از معناداری، عزت نفس، هدفمندی، شور و شوق؛ حسی از حقارت، بی‌ارزشی، بیهودگی و ناتوانی به شما بدهد.

به این مساله فکر کنید که شاید و نکند؛ رسالت زندگیِ شما، خودتان هستید.

از تحقق خودتان غافل نشوید.

 

“دکتر منوچهر خادمی”


اگر ایمیل خودتان را در خانه معنا ثبت کنید ما شما را از مقالات، صوت و ویدئوهای جدید آموزشی خانه معنا باخبر میکنیم.

فقط کافی است ایمیل خودتان را در فرم زیر وارد کنید، ما ایمیل بی محتوا و مزاحم ارسال نمیکنیم:

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *