از بدست نیاوردن تا از دست دادن

از دست دادن، در حالتی میتواند اتفاق بیفتد که قبل از آن چیزی را بدست آورده باشیم.

نمیشود و نمیتوان چیزی را که نداریم، از دست بدهیم!

نیستی را نمیتوان از دست داد اما هستی را میتوان.

اما بدست نیاوردن، داستان دیگری دارد.

در این وضعیت ما چیزی را میخواهیم اما بدست نمیاوریم.

هدف محقق نمیشود و ما دستاوردی نخواهیم داشت.

نکته اینجاست که گاهی ذهن تفاوت میان این دو وضعیت را خلط میکند. ذهن، تصور اشتباهی دارد. تصوری که بدست نیاوردن را با از دست دادن، جابجا میکند!

در این تصور اشتباه، ما وقتی در تلاش برای رسیدن به چیزی ناکام میمانیم و دلخواهمان را بدست نمیاوریم، تصور میکنیم آن را از دست داده‌ایم!

چیزی را که هنوز نداریم، از دست دادیم!

این وضعیت که نوعی مغالطه است، سبب حس ناکامی و ناتوانی میشود. حسی که به من میگوید تو لیاقت و توانِ نگهداری آنچیزی که خواستارش بودی را نداشتی و نداری!

توجه داشته باشید که این حس و حالِ عدم لیاقت و بی‌کفایتی، سبب میشود که از تلاش دوباره برای بدست آوردن صرف نظر کنیم و سفر را نیمه کاره رها کنیم.

این مغالطه در پدیده عشق زیاد رخ میدهد.

عاشقی که هنوز معشوق را بدست نیاورده است و بنابر دلایلی وصال صورت نمیگیرد و او تصور میکند معشوق را از دست داده است! حسی تلخ و زهرآگین که حاکی از از دست دادن معشوق است.

در صورتی که این صرفا خلط میان ذهن و عین است. در واقعیت و عینیت، وصال و رسیدنی رخ نداده اما در ذهن و فضای مهتابی روان، عاشق تصور میکند که نه تنها معشوق را بدست آورده بلکه از دست هم داده است.

و این تصور اشتباه، سبب ایجاد زخمی عمیق در روح و روانِ عاشق میشود.

ذهن ما تفاوت میانِ

بدست نیاوردن

و

از دست دادن

را

صحیح درک نمیکند؛

مراقب باشید.

“دکتر منوچهر خادمی”


اگر ایمیل خودتان را در خانه معنا ثبت کنید ما شما را از مقالات، صوت و ویدئوهای جدید آموزشی خانه معنا باخبر میکنیم.

فقط کافی است ایمیل خودتان را در فرم زیر وارد کنید، ما ایمیل بی محتوا و مزاحم ارسال نمیکنیم:

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *