سفـر زندگی، ایستگاه بین راه دارد یا نه؟

چند روز قبل یکی از اساتیدم که مدت هاست خارج از ایران ساکن هستند و چند روزی را برای مسافرت کاری به ایران آمده بودند در فرودگاه بدرقه کردم. سفری چند ساعته با هواپیما بدون توقف.

در مسیر برگشت به منزل به این فکر میکردم که در سفر زندگی هم اگر بدون توقف و مکث در ایستگاه­ های بین راه تا تهِ خط برویم، چه اتفاقی میفتد؟

دو نفری را تصور کنید که مسیر مشترکی را آمده ­اند تا یک مقصد مشخص؛ اما یکی از آنها در مسیر حرکت توقف­ هایی داشته است، زمان­ هایی را در ایستگاه­ های بین راه نشسته و با دیگران مراوده داشته، گفته و شنیده و نگاه کرده است. هر ایستگاه رنگ و بوی خودش را داشته است. شکل و شمایل هر کدام و حسی که منتقل میکردند متفاوت بوده است. حالا که به پایان سفر رسیده است، چقدر تجربه و خاطرات رنگارنگ دارد که تعریف کند. شاید کسانی که پای حرف­ های او بنشینند تصمیم بگیرند که آن مسیر را بروند یا اصلا سفر خودشان را بروند.

نفر دوم چطور؟ بدون توقف تا آخر مسیر. سفری بدون رنگ، سیاه و سفید.

نمیدانم. اما شاید عده­ ای که با سعی و تلاش خودشان کمر همت بسته ­اند که زندگیشان را خودشان بسازند، همچون نفر اول این مثال باشند و کسانی که همه چیز را حاضر و آماده در اختیار داشته­ اند، شبیه نفر دوم.

نکته: اگر جزء نفرات اول هستیم، یادمان نرود که هر توقف؛ موقت است نه دائمی، باید ادامه دهیم.

دکتر منوچهر خادمی

اگر تمایل داشتید مطالب مرتبط زیر را هم مطالعه کنید:

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *