یکی از ویژگیهای عجیب و حیرتانگیزِ روح و روان آدمی این است که بسادگی حاضر نیست با مشکل اصلی خویش روبرو شود و برای این عدم پذیرش و روبرو شدن هر کاری میکند.
ملاقات با مشکل و مساله اصلی برای او هزینهای به مراتب بیشتر از انکار و نادیده گرفتن دارد.
مکانیزمهای رَد گُم کردن که عملکردی پوششی دارند در روان بکار گرفته میشوند تا توجه ما را به سمت و سوی دیگری غیر از جهت اصلی منحرف کنند.
ما از چیزهایی غیر از موضوع اصلی نگران، هراسان و مضطرب میشویم.
اضطراب، خشم، ترس و… پوششی هستند برای عدم ملاقات با مساله دردناکِ اصلی!
بین خودمان بماند گاهی دلواپسی آسانتر از خودآگاهی است.
میگویند فرزندپروری، فرایند آرام و آهسته رها کردن است.
براستی چه تعداد از والدین به این روش عمل میکنند. برای اکثریت فرزندپروری چیزی جز کنترلگری و تمامیتخواهی نیست. بشو آنچه من میخواهم!
اما وقتی به هر ضرب، زور و اجباری نمیشوی آنچه من میخواهم پس دست به دامان نگرانی، اجبار، خشم و استیصال و… میشوم و در انتها نان و شیرم را حلالت نخواهم کرد!
تمام اینها آسانتر از رها کردن است. زیرا که رها کردن مستلزم اعتماد، پذیرش محدویتها و نواقص خویش، ادعای دانای کل نداشتن، مشاهده تفاوتها و به رسمیت شناختنِ فردیت و… است.
نگرانی و اضطراب و در نتیجه عدم انجام کاری که میتواند چهره زندگیِ ما را تغییر بدهد، آسانتر از مشاهده این حس درونی است که من لیاقت زندگی بهتر و بزرگتر را ندارم!
چشم دوختن به طرحواره عدم لیاقت و کفایتِ درونی بسیار سخت و دردناک است، پس راحت و آسانتر است که حواسم را مدام پرتِ نگرانیها، وحشتها، ترسها و… کنم.
برای برونرفت از فضای پُر شده از انواع و اقسامِ حواس پرت کُنها میتوان بر این پرسش بنیادین تأمل کرد که “اگر اکنون روح و روانم درگیر این اضطراب یا ترس یا خشم یا دلواپسی و… نبود چه موضوع دیگری وجود داشت که لازم و ضروری بود تا به آن فکر کنم!؟”
فکر کردن به تمام آنچه به بهانه اضطراب، ترس و لرز، حال بد و… تلاش میکنم آن را سانسور کنم، جرأت و جسارت و شجاعتی میخواهد که کمتر کسی حاضر است آنرا انجام دهد.
ادموند هوسرل؛ فیلسوف پدیدارشناس آلمانی گفته است:
“در تمنای برون رفتن نباش،
به خودت بازگرد،
حقيقت از درونِ انسان بر میبالد.”
شاید در پَس و پنهانِ این حواس پرت کُنهای موجه، زیبا و همگانی، حقیقتِ بزرگتری در انتظار نشسته است.
آلن واتس میگوید:
“برای بیدار شدن به آن کسی که حقیقتا هستید
لازم است تا آن کسی که گمان میکنید هستید را رها کنید.”
اگر قرار است تا رنجی بکشیم که میکشیم پس بگذار برای حقیقت باشد و چه حقیقتی حقیقیتر از حقیقتِ درون که هر آنچه در بُرون مشاهده میکنیم بازتابی است از آنچه در درون رخ داده است.
“دکتر منوچهر خادمی”
اگر ایمیل خودتان را در خانه معنا ثبت کنید ما شما را از مقالات، صوت و ویدئوهای جدید آموزشی خانه معنا باخبر میکنیم.
فقط کافی است ایمیل خودتان را در فرم زیر وارد کنید، ما ایمیل بی محتوا و مزاحم ارسال نمیکنیم: