میگوید، میگویم – ۱۳
میگوید:
با دلتنگی که بعد از سالها پایان یافتن رابطه عاطفی هنوز با من هست چه کنم؟
هر چقدر روی خودم کار میکنم اما همچنان این احساس با من است!
میگویم:
این احساس خیلی دیر کمرنگ میشود اما میتوانید روی تله وابستگی که احتمالا دارید کار کنید.
میگوید:
البته من خودم این رابطه را تمام کردم اما هنوز چیزهای زیادی هستند که از نظر روانی من را به گذشته وصل میکنند؛ گویی هنوز در اعماق و ژرفای روانم تمام نشده است!
این مسأله برایم عجیب است که تصور میکنم اگر طرف مقابلم رابطه را تمام میکرد خیلی راحت‌تر میتوانستم با این مسأله کنار بیایم.
میگویم:
بله خب در آن صورت شما قربانی میشدید و ایشان جلاد و اینگونه راحت‌تر با مسأله کنار می‌آمدید.
البته باید روی این مسأله هم کار کنید که اصلا چرا رابطه را تمام کردید!؟
چرا هنوز به این جمع‌بندی نرسیدید که باید تمام میکردید!؟
میگوید:
بله دقیقا آنوقت من در نقش جلاد بودم.
یعنی هنوز خودم قانع نشدم و به جمع‌بندی نرسیدم!؟
خیلی برایم ناراحت کننده است که این مسأله ساده برای من این همه بزرگ و عذاب دهنده میباشد.
میگویم:
بله، گویا به جمع‌بندی نرسیدید.
بنظر میاید آنقدرها هم ساده نبوده است.
میگوید:
چگونه به جمع‌بندی برسم؟
میگویم:
گذشته را بررسی کنید. البته جمع‌بندی به این معنا نیست که شما کار درست را انجام دادید؛ شاید به این نتیجه برسید که کار اشتباهی انجام دادید که رابطه را پایان دادید، اما در هر صورت داستان تمام میشود.
به این مسأله هم فکر کنید که دقیقا دلتنگ چه چیزی یا چیزهایی میشوید؟
میگوید:
بله شاید به این نتیجه برسم که کار اشتباهی کردم، شاید نیاز به تغییر پیش‌فرضم دارم و باید به پذیرش برسم؛ تا حالا از این منظر نگاه نکرده بودم!
بنظرتان کدام تله در من فعال‌تر است، وابستگی یا ترس از تنهایی؟
میگویم:
اگر ترس از تنهایی باشد؛ احتمالا در این مدت بارها وارد رابطه شده‌ايد، در غیر این صورت تله وابستگی است.
“دکتر منوچهر خادمی”
اگر ایمیل خودتان را در خانه معنا ثبت کنید ما شما را از مقالات، صوت و ویدئوهای جدید آموزشی خانه معنا باخبر میکنیم.
فقط کافی است ایمیل خودتان را در فرم زیر وارد کنید، ما ایمیل بی محتوا و مزاحم ارسال نمیکنیم:
