از تنبلی و اهمال کاری تا مسئولیت پذیری و تکاپوگری

اهمال کاری و تنبلی، مشکلی برای همه ما امّا پنهان و در نهان. تقریبا ۹۵% مردم جهان از مشکل اهمال کاری و تنبلی رنج میبرند. امّا در این میان، بسیار کم هستند افرادی که اقدامی برای اصلاح این مشکل بکنند. بنابراین صمیمانه به شما تبریک میگویم که تصمیم گرفتید این مشکل را حل کنید. یادتان باشد قرار نیست این مشکل در تمامی شئون زندگی شما جریان داشته باشد. اما حتما در برخی حالات زندگی دچار اهمال کاری و تنبلی هستیم. از اینکه خودت برای خودت مهم هستی و برای خودت، وقت میگذاری؛ خوشحال باش چون دوست داشتن خود و احترام به خود، اولین گام برای اصلاح اهمال کاری و تنبلی است.

از خودتان بپرسید:

آیا انجام کارهایتان را به تعویق می اندازید؟

آیا برای انجام کارهایتان این دست و آن دست میکنید؟

آیا انجام کارهایتان را به فرداها موکول میکنید؟

آیا میدانید اهمال کاری و تنبلی در صورت تغذیه و پاداش گیری؛ تقویت و تشدید میشود؟

آیا میدانید ویروس اهمال کاری و تنبلی؛ به شدّت مسری بوده و تمام زندگی شما را فرا میگیرد؟

ویروس تنبلی و تبدیل شدن ما به خرس کوآلا

اهمال کاری و تنبلی، به سرعت تبدیل به یک عادت روزانه میشود. خلق و خوی شما را عوض میکند و رفتار غالب شما میشود. فرد اهمال کار و تنبل، انسان فرداهاست و امروز کاری انجام نمیدهد. اطرافیان روی او حساب باز نمیکنند چون آنها عادت کردند که او را همیشه تنبل و منفعل ببینند. فرد اهمال کار و تنبل، همیشه در جمع با قضاوت دیگران مواجه میشود. چهره ظاهری زندگی او؛ چهره خرس کوآلاست. انسانهای بدقولی که برای توجیه تنبلی خود؛ براحتی و بسادگی دروغ میگویند. همه ما انسانها در بسیاری از زمینه ها دچار اهمال کاری هستیم و باید آن را تشخیص بدهیم. توجه بیش از حد به یک کار و غفلت از انجام کارهای دیگر، منشأ رویش اهمال کاری است. محروم شدن از نعمت حال خوب با دیگران بودن، تنبیه فرد اهمال کار و تنبل است. سبک زندگی خودتان را بررسی کنید و ببینید در کجاها نشانه های اهمال کاری را می بینید.

از خودتان بپرسید:

ریشه های اهمال کاری و تنبلی زندگی شما چیست؟

آیا خودتان باعث شده اید که اهمال کار و تنبل بشوید؟

آیا دیگران موجب شدند که فرد اهمال کار و تنبلی بشوید؟

ریشه های درونی و روانی اهمال کاری و تنبلی شما چیست؟

ریشه های بیرونی و محیطی اهمال کاری و تنبلی شما چیست؟

آیا در میان اطرافیان شما افراد کمال طلب و سخت گیر وجود دارد؟

آیا بنظرتان افراد کمال طلب افراطی، افراد اهمال کاری خواهند شد؟

پاسخ این سوال مثبت است. افراد کمال طلب به دنبال صفر و یک هستند و در این میان، چیز دیگری را به عنوان میانه و حد وسط نمی بینند. آنها از میان ۱۲ تله زندگی، تله معیارهای سختگیرانه یا همان تله کمال طلبی منفی را دارند. خواسته فرد کمال طلب افراطی این است که یا باید کاری کامل و عالی انجام شود یا اصلاً انجام نشود. شکست در اولین گام برای فرد کمال طلب، برای او حکم شکست قطعی و همیشگی و مرگ را دارد و در نتیجه از او یک فرد اهمال کار و تنبل و بی انگیزه و مرده میسازد. فرد کمال طلب نمیتواند ببیند که یک کار با عیب و نقص انجام شود. فرد کمال طلب اگر کمتر از کامل را ببیند؛ آن کار را انجام نمیدهد و اهمال کار میشود چون به کمتر از بهترین رضایت نمیدهد.

فرد کمال طلب باید این مسئله را بپذیرید که تکامل، امری تدریجی است نه دفعی. باید بپذیرید که تکامل، امری زمان بر است نه اینکه یکباره حاصل شود. به خودتان بقبولانید که قرار نیست اولین اقدام شما با پذیرش و استقبال مواجه گردد. فرد کمال طلب اگر در شکست ها سرخورده شود؛ به درّه خودکم بینی و تله شکست سقوط میکند.

تله شکست باعث بی حالی و بی انگیزگی و تنبلی ما

افراد خودکم بین از سطوح پایین عزت نفس برخوردارند. اعتماد به نفس افراد خودکم بین؛ به شدت پایین است. آنها در انجام کارها، احساس خنگ بودن و دست و پا  چلفتی بودن دارند. فرد خودکم بین در آغاز انجام هر کاری با ترس و تردید و اضطراب و نگرانی روبرو میشود. تجربه های تلخ در شکست های گذشته؛ حمله هایی است برای آغاز اهمال کاری. آدم خودکم بین، دیگر شور و شوق برای انجام کارها نداشته و اهمال کار میگردد. شما باید یاد بگیرید که در شکست ها و اشتباهات؛ خودتان را بپذیرید و ببخشید. باید اشتباهات و شکست های خودت را بپذیری و مسئولیت آنها را قبول کنی. باید بدانی که دچار اشتباه و شکست شدن؛ امری طبیعی است. جهان نه آنقدر سفید است که همه کارها به وفق خواسته شما انجام شود و نه آنقدر سیاه است که همه بخواهند مثل گرگ شما را بدرند. این جهان و این زندگی؛ خاکستری است، گاهی باب میل شماست و گاهی هم طعم شکست دارد. اصلا لازم نیست بخاطر اشتباهاتی که در زندگی انجام دادید، خودتان را سرزنش کنید و به خود سرکوفت بزنید. نیازی به خودخوری و خودتحقیری در شکست ها نیست.

انتظار زیادی از خود داشتن باعث خودخوری و تنبل شدن

به نشانه های روشن بینی و راهنمایی در شکست هایی که در زندگی برایت پیش میاد، توجه کن. در متن و بطن هر شکستی، خِرد و عقلانیتی نهفته است که همان درس پس از شکست است و باید آن را فرا بگیری تا دچار تکرار شکست به همان شدت نشوی. علل و عوامل بسیار زیادی به غیر از شما در ایجاد شکست ها وجود دارد که نمیتوانید آنها را کنترل کنید و از بروزشان جلوگیری کنید. این را بدان که شکست ها و اشتباهات ما، چیزی جز تجربه های جدید ما نیستند. از شما میخواهم که لفظ شکست و اشتباه را با تجربه، جابجا کنید. شما در شکست ها و اشتباهات خود؛ تجربه جدید و دیگری را به تجربه های قبلی خودتان اضافه میکنید. واقعاً نیازی نیست که در شکست ها و اشتباهات، توانایی و ارزشمندی خودتان را زیر سؤال ببرید. انتظار زیادی از قدرت خودتان نداشته باشید تا جسارت و شهامت بیشتری برای انجام هر کاری داشته باشید. شما فقط مسئول همان میزان اراده و اختیاری هستید که دارید و اموری که خارج از حیطه اراده و اختیار شما هستند؛ کنترل آنها مربوط به شما نیست و نباید بخاطر اشتباهاتی که منوط به وجود دلیل بیرونی و عامل خارجی به غیر از خود شماست، خودخوری کنید و خود را تحقیر و توبیخ کنید.

کمال طلبی ما دلیلی برای تنبلی و اهمال کاری ما

افراد اهمال کار و تنبل، افرادی هستند که قبلاً افراد کمال طلبی بودند. فردی که میگوید یا فلان چیز را میخواهم و غیر از آن را نمیخواهم، یقیناً اهمال کار خواهد شد. فردی که میگوید یا این یا هیچ، حتماً با رهاکردن آن کار و سپس اهمال کاری مواجه میشود. باید یاد بگیریم که توقع زیاد و در حد افراط و خارج از تواناییها از خودمان نداشته باشیم. تمام پیشروان و بزرگان تاریخ؛ به اشتباهات و شکست های خود، به چشم معلم نگاه میکنند و لبخند میزنند. چرا اینطور قضاوت و تحلیل میکنی که در هنگام شکست و اشتباه، تو تنها مقصر میدان هستی. در بسیاری از مواقع، دیگران و اطرافیان و شرایط پیرامونی؛ عامل اصلی شکست های ما هستند. باید تمرین کنید که انگشت اتهام را در هنگام شکست ها، به سمت خودتان نشانه نروید. مراقب باشید در تله کمال طلبی قرار نگیرید. مواظب باشید در دام خودتقصیری قرار نگیرید. از فضای خودسرزنشی و خودتحقیری بیرون بیائید. به خودتان برچسب همیشه بدبخت و بدشانس و همیشه بازنده و ضعیف را نزنید. کمال طلبی، آتشی است که موجب سوزاندن استعدادهای شما میشود. در درون هر یک از ما ایده ها و توانمندی هایی وجود دارد ویژه خود ما که با کمال طلبی، هرگز رشد نخواهند کرد.

ترس از شکست خوردن باعث اهمال کاری و تنبل شدن

حضور ما در این جهان با حرکت و تلاش و تکامل همراه است. لازمه حرکت و تکامل ما، شکست و درگیری و تضاد و تناقض و کشمکش است. از شکست ها و برخوردها در زندگی نترسید؛ آنها خواسته حقیقی شما را مشخص و روشن میکنند. راه رهایی و مسیر روشنایی از میان تاریکی عبور میکند. این رویارویی با شکست ها است که توانایی ها و استعدادهای شما را به خودتان نشان میدهد. خودتان را عمدا و آگاهانه در معرض چالشها و ترسها قرار دهید. باید به جایی برسید که از شکست خوردن نترسید بلکه لذت ببرید تا راه موفقیت و پیشرفت و رشد خودتان را سریع تر و راحت تر طی کنید. مراقب باشید در شکست ها غرق نشوید و از آنها با نتیجه گرفتن و عقلانیت، بیرون بیائید.

قضاوت و انتقادات دیگران و فلج شدن اشتیاق و توانایی ما

یکی از عوامل دیده نشدن ایده های ما، فهم غلط و سلیقه ای برخورد کردن دیگران است. نباید اجازه دهید که قضاوت ها و انتقادات دیگران، چراغ ایده شما را خاموش سازند. با اطرافیان مشورت کنید اما گوش جان شما برای حرفهای تحقیرآمیز و محدود کننده آنها؛ کاملاً ناشنوا باشد. زندگی خود را تا الان بررسی کنید ببینید کجاها با حرفهای دیگران، متوقف شدید. ببینید آیا نظرات منفی و تیکه پرانی اطرافیان، ترس از ادامه کار را به شما القا کرده و دست و پای توانایی شما را فلج کردند.

تنبل شدن راهی برای اعلام عصبی بودن

عصبانیت زود هنگام از عوامل ظهور اهمال کاری و تنبلی ماست. افرادی که آستانه تحمل پایینی نسبت به نظرات انتقادی دیگران دارند، اهمال کار میشوند. این افراد؛ ابتدا پرخاشگری میکنند و نسبت به حرفهای مخالف خود عصبانی میشوند امّا در نهایت؛ تصمیم میگیرند که دیگر کاری نکنند تا حرف مخالف و معارضی نشنوند. پس یادتان باشد که یکی از نتایج پرخاشگری، پناه به خانه امن اهمال کاری و تنبلی است! باید در زندگی روزمره تمرین کنید تا نظرات مخالف و انتقادی دیگران را بشنوید و خودتان را هماهنگ و مدیریت کنید. این مسئله را بپذیرید که اظهار نظر مخالف و انتقادات دیگران، امری عادی و طبیعی است.

از شکست خوردن تعجب نکنید و خاموش نشوید

با خودتان این جمله را تکرار کنید: (شکست خوردن در اولین تلاش خودم؛ امری عادی و طبیعی است).

با خودتان این جمله را تکرار کنید: (من آمده ام شکست بخورم تا تجربه کسب کنم تا رشد کنم).

یادتان باشد اگر شکست نخوردید باید تعجب کنید! چون حتماً کار متفاوت و خاصی انجام ندادید. چالش ها و شکست ها نشان میدهند که شما در مسیر رشد و تکامل قرار دارید. اگر شکست نمیخورید یعنی حرکت رو به رشدی نمیکنید و زندگی روتین و تکراری و ساکن و مُرده ای دارید. برای داشتن زندگی معنادار باید به زندگی خود؛ جهت و سمت و سوی خاصی بدهید. شکست ها، مشکلات و چالش ها؛ سمت و سوی زندگی شما را مشخص و معیّن میکنند.

یک سمّ : (مقایسه کردن نتیجه اولین تلاش خودمان با نتیجه صدمین تلاش دیگران)

زندگی یک مسابقه نیست تا به دنبال مقایسه باشی. زندگی یک رقابت نیست که مدام بخواهی خودت را با دیگران مقایسه کنی. بزرگترین رقیب و رفیق زندگی خودت، خودت هستی و باید خودت را با خودت مقایسه کنی. در نردبان زندگی، هرگز خودت را که در پله اوّل هستی با کسی که در پله دوم هست مقایسه نکن. در آغاز انجام یک کار؛ انتظار نتیجه پایان کار را نداشته باش و به نتیجه فکر نکن. در هنگام شروع کار؛ فقط باید روی چگونگی انجام کار تمرکز کنی و اینکه آن را ادامه بدی. تمرکز بیش از اندازه بر روی نتیجه پایانی کار؛ موجب رها کردن کار در آغاز راه میشود.

به موفقیت و پیشرفت دیگران؛ چشم ندوزید و سرتان متوجه تواناییها و شرایط فعلی خودتان باشد. به نتیجه رسیدن؛ امری تدریجی و زمان بر است، پس انتظار بیجا و نابجا از خودت نداشته باش. آدم تنبل کسی است که چون یکباره به نتیجه نرسیده؛ دیگر آن کار را ادامه نمیدهد و بی خیال تمام کردن آن میشود. نتیجه تو مخصوص توست و نباید نتایج خودت را با نتایج دیگری مقایسه کنی. تو برای انجام کار خاصی به این دنیا آمدی که فقط شخص تو باید آن کار را به نتیجه برساند.

نگرش کمال انگارانه از تلاشهای خودتان نداشته باشید

اگر انتظارات ما از به نتیجه رسیدن کارها؛ اصلاح و اعتدال یابد دیگر اهمال کار نخواهیم شد. پس لطفا این انتظار که حتما در مرحله اول باید به نتیجه کامل برسید را بریزید سطل آشغال. مواجه شدن با چهره شکست زندگی؛ چهره موفقیت زندگی را به شما نشان میدهد. این نوع نگرش کمال انگارانه ما نسبت به کارهای روزمره است که ما را اهمال کار میکند. بیائیم با خودمان این جملات را در روز تکرار کنیم:

شکست خوردن در روزمره زندگی؛ امری عادی و طبیعی است.

شکست های ما چیزی جز تجربه های جدید نیستند.

من آمده ام که تجربه کنم و یاد بگیرم تا رشد کنم.

مشتاق هستم که شکست بخورم تا بهتر بتوانم راه درست خودم را پیدا کنم.

امروز در مسیرم با شکست مواجه نشدم پس حتماً کار خاص و تأثیرگذاری انجام ندادم.

مواجهه درست با تیکه پرانی و سلیقه ای برخورد کردن دیگران

بسیاری از نظرات مخالف و انتقادی دیگران، حاصل فهم ناقص و سلیقه ای برخورد کردن آنهاست. آیا شما فرد کُندذهنی هستی؟ آیا ذهن شما بسیار تنبل است؟ آیا اینکه دیگران به شما برچسب کُندذهنی زدند درست است؟ من به تو میگویم که تو کُند ذهن نیستی؛ به تو القا کردند که کُند ذهن هستی. اتفاقاً تو فرد بسیار خونسرد، صبور، دقیق و آرامی هستی. اطرافیان بیشتر میخواهند که شما کارها را تند تند و سرسری انجام دهید و حال اگر شما کارها را با شوق و علاقه و با صبر و حوصله انجام دهید؛ به تو میگویند چقدر کُند ذهن و تنبلی. اجازه نده اینگونه قضاوت و فهم ناقص دیگران باعث شود که تصمیم بگیری کارها را با سرعت انجام بدی و ماست مالی کنی یعنی به نوعی دچار اهمال کاری بشی.

وسواس زیاد و ایده آل گرایی باعث افتادن در باتلاق تنبلی و اهمال کاری

اما شاید در برخی موارد؛ واقعا کاری را با تأخیر و تعویق زیادی انجام میدی. چرا برخی مواقع؛ زمان زیادی خارج از عرف متداول برای انجام کاری صرف میکنی؟ شاید وسواس زیادی در انجام کارها داری و مرتب کار خودت را بررسی و وارسی میکنی و آن را تمام نمیکنی. شاید دچار کمال طلبی افراطی شدی و میترسی اگر کار را تمام کنی؛ ناقص و عیب دار تحویل بدی. شاید دچار خودکم بینی شدی و میترسی که اگر کار را ارائه بدی؛ تحقیر و تمسخر بشی. شاید فکر میکنی که وقتی کاری خیلی خوب انجام میشه که زمان زیادی برای آن گذاشته بشه. اگر این ملاحضات را در ذهن خودت داشته باشی؛ طبیعتا به خروجی و نتیجه کار نمیرسی و بی انگیزه و بی خیال انجام و اتمام هر کاری میشوی. خیلی راحت کار خودت را انجام بده و با افتخار آن را به دیگران نشان بده. فرد اهمال کار از ارائه نتیجه کار، طفره میرود چون نگران است که نکند کار او بی ارزش و بدرد نخور باشد و میترسد که مورد انتقاد تلخ دیگران قرار بگیرد.

اگر زمان زیادی برای انجام کاری صرف میکنی، یاد بگیر با رها کردن آن کار؛ به نتیجه برسی. اجازه بده خروجی و نتیجه کار را دیگران هم ببینند. اجازه بده هم شما و هم کار شما دیده شود. اجازه بده تا دیگران، نظرات مخالف و انتقادی خودشان را بگویند. اجازه بده کار شما با دیده شدن و در معرض انتقاد قرار گرفتن، پخته و کامل گردد. در عین حال؛ از ابراز روحیه عذرخواهی و شرمندگی زیاد نسبت به دیگران، حتماً پرهیز کن. با خودتان تمرین کنید که نسب به نتیجه کار خودتان، خوشبین و امیدوار باشید. البته مراقب خوشبینی زیادی باشید تا تبدیل به یک فرد کمال طلب افراطی نشوید. خوشبینی یعنی «امکان و احتمال» دارد که کار من با استقبال دیگران مواجه شود. امّا خوشبینی افراطی که همان کمال طلبی است یعنی «باید» کار من “حتما و همیشه” با استقبال دیگران مواجه گردد.

انتظار “باید” از خودتان نداشته باشید

اگر انتظار «باید» از خودتان نداشته باشید؛ آنگاه امکان و احتمال شکست خودتان را میدهید.

اگر انتظار «باید» از خودتان نداشته باشید؛ آنگاه امکان و احتمال انتقاد دیگران را میدهید.

اگر انتظار «باید» از خودتان نداشته باشید؛ آنگاه به خودتان سخت نمیگیرد و خودخوری نمیکنید.

اگر انتظار «باید» از خودتان نداشته باشید؛ آنگاه خودتان را سرزنش و تحقیر و تنبیه نمیکنید.

اگر انتظار «باید» از خودتان نداشته باشید؛ آنگاه اهمال کار و تنبل نخواهید شد.

امّا اگر بدبین باشید، میدانید چه اتفاقی میفتد؟

آیا ظاهر شما باعث اهمال کاری و تنبلی شما میشود؟

آیا چون انسان چاقی هستی، میترسی به باشگاه ورزشی بری و مدام آن را به تعویق میندازی؟

آیا چون مرد کچلی هستی، ازدواج و به خواستگاری رفتن را همیشه عقب میندازی؟

آیا چون چشمان زیبا و صورت خاصی نداری، روابط اجتماعی خودت را محدود کردی؟

آیا چون قد کوتاهی داری، در جمع دوستان خودت حاضر نمیشی و منزوی و گوشه گیر شدی؟

آیا چون صدای خوبی نداری، از ارائه سخنرانی علمی و آموزشی خودت منصرف میشی؟

آیا چون محدودیت مالی و تحصیلی داری، فکر میکنی دیگر کاری نمیتونی انجام بدی؟

قدم اول؛ تو باید تمام مسائل و شرایط جسمی خودت را بپذیری (اعم از معلولیت و محدودیت). اما پذیرش تو نباید با خودکم بینی و خودسرزنشی و احساس حقارت همراه باشد. آری؛ من میپذیرم که هیچ نقطه جذاب جسمی چشمگیر و زیبایی ظاهری خاصی ندارم. اما این را پذیرفتم که رسالت من در زندگی و جهان هستی در جای دیگری است. ذهن و فکر خودت را مشغول حل و فصل مسائل جسمانی خودت نکن. زندگی یک مزون و شوی مدل نیست که تو دائماً در حال هزینه کردن برای زیبایی و جذابیت ظاهری خودت هستی. اساس زندگی بر مبنای پذیرش است؛ یعنی شرایط کنونی خودت را بپذیر، بگذر و برو جلو. افراد دوست داشتنی و خواستنی کسانی هستند که خودشان همین الانشان را پذیرفتند. وقتی خودتان ظاهرتان را نپذیرید، آنگاه دیگران نیز شما را نخواهند پذیرفت. هر حسی که نسبت به خود داشته باشید، دیگران هم همان حس را به شما خواهند داشت. هنگامی که اقدام به اصلاح ظاهر خود میکنید؛ در واقع خودتان را از دیگران پنهان میکنید. دیگران با شما ارتباط عمیقی برقرار نمیکنند، چون احساس میکنند که خود حقیقی شما را ملاقات نمیکنند و از پشت یک نقاب و ماسک با شما روبرو میشوند. بیائید خودتان را با شرایط فعلی جسمی و ظاهری خودتان بپذیرید و از کنار این مسئله و دغدغه عبور کنید. باید دغدغه و رسالت حقیقی خودت را در جای دیگری غیر از جسم و بدن پیدا و پیگیری کنی.

این نگرش و بینش ماست که مورد توجه دیگران واقع میشود، نه جسم و بدن ما. این جان های تک تک ماست که در روابط اجتماعی با یکدیگر ملاقات میکنند. این روح و روان ماست که شنیده و دیده و لمس میشود. بهتره همین الان مسابقات پارالمپیک را نگاه کنی و توانایی روح و جان انسان را ببینی. این نگاه زیبای جان انسان است که تصاویر زیبایی ثبت میکند؛ نه آنکه چشمان زیبا اینکار را بکنند. بنابراین از فاز فشن کردن جسم و بدن بیا بیرون و برو تو خط نشان دادن زیبایی و توانایی روح و جان خودت. وقتی خودت باشی، همه از تو بیشتر خوششون میاد و تو؛ خواستنی ترین و دوست داشتنی ترین فرد جمع خواهی شد.

نارضایتی از وضع موجود میتواند تو را تنبل کند!

از وضعیت تحصیلی یا خانوادگی خودت راضی نیستی.

از وضعیت شغلی و کاری خودت راضی نیستی.

از وضعیت مالی و درآمدی خودت راضی نیستی.

از وضعیت عاطفی و احساسی خودت راضی نیستی.

از وضعیت فرهنگی و سیاسی خودت راضی نیستی.

از وضعیت جغرافیایی و اقلیمی خودت راضی نیستی.

تفاوت است میان وضعیت اکنون و حال ما با وضعیت آینده ما.

تفاوت است میان وضعیت موجود با وضعیت مطلوب ما.

«ما آنچنان که هستیم» تفاوت دارد با «ما آنچنان که میتوانیم باشیم».

نارضایتی در یک حد معقول و معتدل، باعث حرکت و سازندگی ما میشود. اما نارضایتی افراطی و غرغر کردن و ناله زدن همیشگی؛ موجب رکود و جمود و اهمال کاری ما میشود. بسیاری از ما برای توجیه حرکت نکردن و عدم پیشرفت خودمان، اظهار نارضایتی میکنیم یعنی در واقع؛ بر روی شرایط بیرونی و پیرامونی فرافکنی میکنیم. ناله و بهانه و توجیه میکنیم. دنبال مقصر داستان میگردیم. من آدم ذاتاً تنبل و اهمال کاری نیستم؛ بلکه این شرایط و وضع موجود است که مرا چنین کرده است!

یادمان باشد تا وقتی خودمان نخواهیم و اقدامی نکنیم؛ شرایط پیرامونی ما تغییر نخواهد کرد. باید یاد بگیرید که خودتان آغازگر تغییر و خواهان تحول عمیق در اوضاع موجود خودتان باشید. شرایط خود بخود حاصل نمیشود و خودتان باید شرایط را بهبود ببخشید. روزهای خوب آینده، خودشان نمی آیند بلکه شما باید آنها را بیاورید. صحبت کردن در مورد شرایط نامناسب فعلی؛ بدتر شدن و رشد و بیشتر شدن آنها را به همراه دارد. شما باید شرایط نامناسب فعلی را بپذیرید اما پذیرش توأم با حرکت مثبت و سازنده؛ نه توأم با سکون و غر زدن. خوب فکر کن، شاید لازم است که از شرایط فعلی خودت هجرت کنی. لزوما رضایتمندی و حال خوب نیست که باعث موفقیت و پیشرفت میشود بلکه خیلی مواقع این نارضایتی و حال بد است که میتواند موتور محرک شما برای رشد و تکامل باشد. البته نارضایتی از زندگی میتواند آب سردی هم باشد برای خاموشی آتش انگیزه و شوق درونی شما.

آیا نارضایتی تو باعث میشود که تبدیل به یک آدم نق زن و منفعل و گوشه گیر و تنبل شوی؟

آیا نارضایتی تو منبعی میشود که با شدّت بیشتری به سمت هدف خودت پرتاب شوی؟

کمک کردن زیادی و افراطی به دیگران میتواند باعث تنبلی شود

میل زیاد در کمک به دیگران و احساس مسئولیت نسبت به اطرافیان، زمینه اهمال کاری را فراهم میاورد. اگر شما به دیگران کمک نکنید، اطرافیان میگویند فرد تنبلی هستید. اگر نسبت به دیگران احساس مسئولیت نداشته باشید، اطرافیان میگویند اهمال کار هستید. خیلی راحت به شما برچسب خودخواهی و از خود راضی میزنند و این حس را به شما میدهند که فقط خودتان را می بینید. چرا این اتفاق میفتد؟ چرا برچسب تنبلی و اهمال کاری به شما چسبانده میشود؟ اما از طرف دیگر؛ شاید فکر میکنی زندگی یک رقابت است پس به دیگران کمک نمیکنی تا جلو بیفتی. دوست من، زندگی یک رقابت نیست بلکه یک همسفری و همزیستی مسالمت آمیز است برای بهتر شدن این جهان و این زندگی. اطرافیان تو، حریفان و رقیبان تو نیستند که مسئولیت خودت را در قبال آنان انجام ندهی تا بلکه عقب بیفتند و از میدان خارج شوند. تو با یک همنوع و همسفر خودت طرف هستی؛ نه با یک حریف و رقیب گرگ صفت. اما کمک کردن و مسئولیت پذیری هم حدی دارد و نباید از آن حد، فراتر رفت.

وقتی به جایی رسیدی که درباره تو گفتند فلانی خیلی آدم خاکی و دست و دلبازی هست، بدان فراتر از حد رفتی! اینطور نباشد که هر موقع از تو تقاضای کمک کردند؛ خودت را ملزم و مجبور کنی که حتماً و باید برای کمک و مساعدت حاضر باشی. اینطور نباشد که مسئولیت خودت نسبت به دیگران را مقدم بشماری بر مسئولیت خودت نسبت به خودت. اولویت اوّل، رسیدگی به امور شخصی و احساسی خودت است و سپس رسیدگی به امور و احوال دیگران. کمک به دیگران بسیار خوب و پسندیده است امّا بشرطی که به خواسته های خودت لطمه نزنی. به اوقات مهم زندگی خودت ضربه نزنی. به احساسات و عواطف خودت صدمه نزنی. تا جایی نرسد که خودت را فراموش کنی و از یاد ببری.

رسیدگی کردن به خود به معنای خودخواهی و خودشیفتگی نیست!

اینکه به تو میگویم اوّل به خودت برس و سپس دیگران را در نظر بگیر؛ منظورم فردگرایی و خودخواهی و خودمحوری و خودپسندی نیست. اسم اینکار غرور و تکبر و انانیّت و نفسانیّت نیست؛ بلکه عزّت نفس و خود ارزشی و ارزشمندی درونی است. اسم اینکار خودشیفتگی و خودستانی و خودبزرگ بینی نیست، بلکه احترام به ارزشها و خواسته ها و اوقات و احساسات خودمان است. وقتی حال خودم خوب باشد، آنگاه میتوانم حال دیگران را خوب کنم. وقتی خودم برای خودم و پیش خودم باارزش باشم، آنگاه میتوانم برای دیگران باارزش باشم و حس ارزشمندی به آنها بدهم. زندگی وقتی ارزشمند میشود که تک تک ما انسانها برای خودمان ارزش قائل شویم. وجود جمعی من وقتی برای جمع اطرافیانم ارزشمند است که وجود فردی من برای خودم و نزد خودم ارزشمند باشد.

لجبازی کردن ما در انجام کارها باعث اهمال کاری و تنبلی ما

این لجبازی همیشگی نیست اما یک پرخاشگری پنهان و فوری و نسبی نسبت به برخی افراد و شرایط است. اگر از سر لجبازی کاری را انجام ندی، به تو میگویند تنبل یا اهمال کار. اما درست آن است که به اینگونه افراد نمیشود گفت اهمال کار یا تنبل. ولی خب اگر این لجبازی ادامه و تداوم یابد و تبدیل به یک عادت غالب در رفتار شما شود چطور؟! پس پیشنهادم این است که لجبازی بکنید اما زیاد آن را ادامه ندهید و یک جایی آن را تمام کنید. لجبازی میتواند واگیردار و مسری باشد و امکان دارد کل وجود شما را فرا بگیرد و نسبت به تمام اطرافیان لجباز شوید.

تلاش برای جلب رضایت همگان عاملی برای تنبلی خودمان

من تلاشم بر این است که همه اطرافیان خودم را راضی نگه دارم. تمام دغدغه من این است که کسی از دست من ناراحت نشود. اما مشکل اینجاست که نمیشود همه را راضی و قانع نگه داشت و کاری کرد که کسی ناراحت نشود. پس شما که اینطور دنبال جلب رضایت همگان هستید؛ به محض برخورد با اولین نارضایتی و ناراحتی، اهمال کار میشوید و ترک کار میکنید و دیگر ادامه نمیدهید. دیگر انگیزه انجام کار را ندارید چون ایده آل شما که راضی نگه داشتن همه بود، محقّق نشد. دیگر اشتیاق ندارید چون خواسته شما که خوشحال نگه داشتن همه بود، محقّق نشد. راضی نگه داشتن دیگران به چه قیمت و تا کجا؟ من میخواهم کاری انجام دهم تا دیگران را راضی نگه دارم اما آیا آن کار باب میل خودت هست؟ شاید اوایل برایت خوشایند باشد چون با رضایت و لبخند دیگران پاداش میگیری و تایید و تحسین میشوی پس طبیعتا راضی هستی. اما به تدریج و با گذر زمان و دیدن نارضایتی ها و ناراحتی های دیگران و بالا رفتن خواسته های گوناگون آنان، جهان؛ شما را تنبیه سختی میکند. این مسئله برای آن است که شما یاد بگیرید طبق خواسته خودتان جلو بروید هرچند دیگران نپسندند. باید بدانیم که خوشحالی من به خوشحالی دیگران وابسته نیست و امری درونی است. باید بدانیم که رضایت من از زندگی به راضی نگه داشتن دیگران ربطی ندارد. بنابراین کارهای زندگی خودتان را بر اساس جلب رضایت دیگران تنظیم نکنید زیرا پس از ناکامی و سرخوردگی، شما احتمالا اهمال کار و تنبل میشوید.

خشم های فروخورده ما باعث انفعال و اهمال کاری ما

بازتاب خشم های ابراز نشده، انجام ندادن کارهایی است که از شما خواسته میشود. سهل انگاری و اهمال کاری و ماست مالی کردن کارها؛ ملازم است با موقعیت هایی که خشم خود را اعلام نکردید و قورت دادید و عصبانیت خود را سرکوب کردید. پیشنهاد من این است که خشم خود را در حد قابل قبولی، خالی کنید و نشان دهید. اجازه ندهید که خشم ها و پرخاشگری های شما به اعماق روح و روان و جان شما نفوذ کند و دفن شوند. اگر به وقت مناسب، خشم خود را اظهار نکنی، فرداها در جاهای دیگر؛ بیجا و خارج از انتظار خشمگین و پرخاشگر میشوی و کاری میکنی و آسیبی میزنی در حد تعجب و حیرت خودت و دیگران. خشمگین که شدی، اهمال کار میشوی حتی اگر به معنای زیر پا گذاشتن قوانین رانندگی باشد. بخاطر حرف های نزده و خشم های فروخورده ممکن است از این پس دیرتر و با تاخیر بیشتر سرکار و سر شغل خودت حاضر شوی و کارها و وظایف خودت رو ماست مالی کنی و از زیر کار به نحوی بپیچی و در بری و به نحوی تنبل و اهمال کار و بی حال و بی انگیزه بشی.

هم نشین های شما در زندگی چه کسانی هستند؟

در میان اقوام و آشنایان، با چه کسی راحت هستی؟

با چه کسی بیشتر تفریح میکنی و مسافرت میروی؟

در دانشگاه با چه کسی بیشتر دمخور هستی؟

در محل کار با چه کسی بیشتر صمیمی هستی؟

چه سبک موسیقی و فیلمی را بیشتر میپسندی؟

در رابطه با کدام موضوع بیشتر مطالعه میکنی؟

کدام کانال تلگرام را بیشتر نگاه و دنبال میکنی؟

صفحه اینستاگرام چه کسی را بیشتر چک میکنی؟

در جاهایی حضور داشته باش که به تو حس خوب ارزشمندی و هدفمندی را انتقال بدهد. با کسانی باش که به تو انگیزه و اشتیاق رو به جلو و امید به حرکت را القا کنند. دوری کن از جاهایی که به تو حس بی حالی و بی ارزشی و بدبختی را انتقال میدهد. دوری کن از کسانی که به تو حس انفعال و بیچارگی و ناامنی را القا میکنند. محیط اطراف زندگی ما (حتی فضای مجازی) مثل رحم مادر است؛ پس مراقب باش چرا و چگونه و در چه رحمی هستی. خانواده، دانشگاه، اجتماع، محل کار، دوستان، روابط، شبکه های اجتماعی و … رحم های زندگی شما هستند. شما از این رحم ها تغذیه میکنید و در این رحم ها رشد کرده و تحت تاثیر قرار میگیرید. این رحم ها سبک زندگی خودشان را به شما القا و انتقال میدهند، نکند که رنگ و لعاب اهمال کاری به شما بزنند!

تفریحات و مدل سرگرمی های شما چیست؟

باید مدیریت زمان را در انجام تفریحات رعایت کنی. تفریح کردن عالی است اما به شرط هدف گذاری و تعیین اولویت های زندگی. آیا اولویت شما این است که بیست و چهار ساعت در تلگرام و اینستاگرام باشید؟ آیا اولویت شما این است که بیست و چهار ساعت در قهوه خانه قلیون بکشید یا در کافی شاپ اسپرسو بنوشید؟ آیا اولویت شما این است که بیست و چهار ساعت از این کلاس آموزشی به آن کلاس آموزشی بروید و کلاس بازی کنید؟ اگر فقط به تفریحات بپردازید؛ نسبت به انجام کارهای دیگر اهمال کار میشوید. رسیدن به سرگرمی و تفریحات نباید شما را از رسالت اصلی زندگیتان غافل کند. بیائید زمان را خُرد کنید به اجزای کوچکتر که هر کدام برای کاری خاص باشد. این نکته را بدان که انسان؛ ویژگی منحصربفردی دارد به نام “توجه”. شما به هر چیزی توجه کنید، از رسیدگی به امور و مسائل دیگر، غافل میشوید. پس برای رسیدن به تحصیلات، شغل، درآمد، تفریح، روابط عاطفی و …. برنامه ریزی کنید. برنامه ریزی شما نیز حتماً باید بر مبنای هدف گذاری و توجه به اهداف باشد. چرا مدام میگویم توجه؟ چون اشعه های خورشیدِ جان شما تا متمرکز نشوند؛ نخواهند سوازند.

توقع بیجا و بیش از اندازه از دیگران داشتن موجب تنبلی و اهمال کار شدن

من فلان کار را برای دیگری انجام میدهم تا دیگری نیز در فلانجا مرا دریابد.

چرا هم دانشگاهیم در جلسه امتحان، من را کمک نکرد.

چرا همکارم در فلان موقعیت، هوای من را جلوی رئیس نداشت.

چرا وقتی با دوستم بیرون رفتم، او پول غذا را حساب نکرد.

چرا دوستم در یک مسابقه ورزشی، از من جلو زد و من را ضایع کرد.

چرا همسرم از جلسه کاری بیرون نیامد تا به من بگوید دوستت دارم.

تمام مواردی که گفتم شاید بیش از ظرفیت طرف مقابل شما یا ظرفیت آن محیط است. وقتی که توقع شما برآورده نشد با شکست قطعی مواجه میشوید. بازتاب این شکست در زندگی شما به صورت اهمال کاری خود را نشان میدهد.

یعنی از این پس؛

با هم دانشگاهی خودتان حرفی نمیزنید و دیگر با او تعامل درسی و دوستی نخواهید داشت.

همکار خودتان را دیگر تحویل نمیگیرید و هیچ کاری برای او و هیچ مشارکتی با او انجام نمیدهید.

با دوست خودتان دیگر بیرون نمیروید تا چه برسد به اینکه باهم به تفریح و کلاس ورزشی بروید.

نسبت به همسر خودتان دیگر ابراز علاقه نمیکنید و به طلاق سرد عاطفی نزدیک میشوید.

پس لطفاً درخواست و توقع خودتان را مطابق با ظرفیت طرف مقابل و شرایط زمانی و مکانی او، متعادل و نرمال کنید.

آیا عجول بودن باعث تنبلی میشود یا صبور بودن؟

اگر احساس میکنی وقت را داری بیهوده تلف میکنی و زمان را از دست میدهی. اگر احساس میکنی که هیچ کار مفید و مؤثری انجام نمیدهی. اگر احساس میکنی دچار بی نظمی و بهم ریختگی در زندگی شدی. اگر همیشه منتظر پیشنهاد دیگران برای چگونه گذراندن اوقات خودت هستی. اگر کارهای بزرگ و پیچیده را میخوای بدون طی کردن مقدمات انجام بدی. اگر دچار آشفتگی روانی و عدم برنامه ریزی و اولویت بندی در کارها هستی. اگر دچار بی هدفی و سرگردانی و بهتر بگویم بی معنایی در زندگی شدی. اگر در انجام کارها، عجول و کم صبر هستی و کارها را ناقص و نارس رها میکنی. اگر این نشانه ها را داری، پس لطفا به خودتان و دیگران؛ تعهد و قول انجام کاری را نده.

رهرو آن نيست كه گه تند و گهی خسته رود

رهرو آنست كه آهسته و پيوسته رود

برای رسیدن به قله کوه باید از دامنه کوه شروع کنید. به خودتان بقبولانید که ابتدا باید مقدمات و گام های آغازین را طی کنید و سپس بروید به سراغ سطوح پیشرفته تر. تمام دغدغه من در اینکه تأکید میکنم از ساده به مشکل و از آسان به سخت حرکت کنید برای این است که امید و آرزو و شور و ذوق و ایمان و اشتیاق خودتان به حقانیّت راه و مسیرتان، خاموش نشود. شما دل آزرده و دل زده و سرخورده نشوید و مسیر رشد خودتان را ادامه دهید. همین و بس

تمرینات پیشنهادی برای رفع روحیه تنبلی و اهمال کاری

اما چند تمرین پیشنهادی برای کم رنگ شدن روحیه اهمال کاری و تنبلی شما. دقت داشته باشید که نتایج این تمرینات، به مرور زمان و تدریجا خود را نشان میدهد. همانطور که گرفتار شدن شما در تور اهمال کاری، تدریجاً اتفاق افتاده است؛ رها شدن نیز زمان خاص خودش را میبرد. انتظار بیش از اندازه هم از خودتان نداشته باشید که این رهایی در یک شب بارانی اتفاق افتد. در انجام تمرینات، باید ممارست واقعی و استقامت ستودنی داشته باشید. یادتان باشد که اهمال کاری تبدیل به یک عادت درونی شما شده و زوال عادت، بسیار دشوار است. پس اگر میخواهی عادت تنبلی از تو دور بشود، باید عادت دیگر و بهتری را جایگزین آن کنی. باید عادت کنی به پویایی و حرکت و تکاپوگری.

تمرین اول:

در طول روز از تکنیک هایی برای دوری از بی حالی و بی انگیزگی استفاده کن. باشگاه ورزشی برو. یک تماس با دوستی بگیر که بمب انرژی و سرزندگی هست. یک کتاب انگیزشی مثل شرح حال افراد موفق را بخوان. مطالب کانال تلگرام و پیج اینستاگرامی را دنبال کن که مملو از مطالب انگیزشی هست. قلم و کاغذی بردار و رؤیاها و اهداف خودت را بنویس. زندگی ایده آل خودت را نقاشی کن. نقاط قوت و تواناییها و استعدادهای خودت را لیست کن و به خاطر آنها خداوند را سپاسگزار باش.

تمرین دوم:

از توجیه کردن تنبلی و اهمال کاری خودتان پرهیز کنید. توجیه کردن، قوی ترین پاداشی است که آدم تنبل به خود میدهد. روحیه تنبلی فرد اهمال کار با توجیه کردن، تغدیه میشود و به انجام ندادن و رها کردن کارها ادامه میدهد. دنبال یافتن دلیل برای فردا فردا کردن های خودتان و به تعویق انداختن کارهایتان نباشید. بهتر است در همین لحظه بپذیرید که اهمال کار و تنبل هستید. این پذیرش واقع بینانه؛ شما را به سمت اهداف خودتان پرتاب میکند.

تمرین سوم:

از خودخوری و خودتحقیری دوری کنید و از نیروی تلقین مثبت استفاده کنید. مانند:

من انسان بسیار با انگیزه ای هستم.

من انسان بسیار فعّالی هستم.

من انسان پُر جنب و جوشی هستم.

من انسان مسئولیت پذیری هستم.

من تمام کارهایم را به موقع انجام میدهم.

من انسان هدفمندی هستم.

من انسان با برنامه ای هستم.

من انسان متعهد و خوش قولی هستم.

من دارای اولویت های مشخصی در زندگی هستم.

من به وظایف خودم عمل میکنم.

من کارهای خودم را خودم انجام میدهم.

تمرین چهارم:

از سیستم مکانیزه خودتنبیهی استفاده کنید. با خودتان قول و قرار بگذارید که اگر فلان کار را انجام ندادید، خودتان را از فلان چیز محروم کنید. با اطرافیان عهد و پیمان ببندید که اگر فلان کار را برای آنها انجام ندادید، به شما محل نگذارند و توجهی نکنند. این تمرین را بین خودتان و خودتان انجام دهید، بین خودتان و خانواده خودتان انجام دهید، بین خودتان و دوستان خودتان انجام دهید. بین خودتان و همکلاسی ها یا همکاران خودتان انجام دهید. البته فراموش نکنید که اگر کارها را به موقع انجام دادید، خودتان یا دیگران به خودتان پاداش بدهند.

تمرین پنجم:

گاهی اوقات لازم است که فضا و محیط خودتان را عوض کنید. شاید لازم است برای مطالعه؛ منزل را ترک کنید و به کتابخانه بروید. یعنی جایی بروید که افراد و محیط آنجا با شما هم هدف و هم جهت و هم سو باشند. تنها باشگاه رفتن سخت است پس به دنبال یک شریک تمرینی برای ورزش کردن باشید. زندگی کردن و تنفس در یک محیط تنبل؛ سهم زیادی در رشد اهمال کاری شما دارد. تغییر و ترک محیط تنبل؛ تاثیر چشمگیری در قطع ریشه اهمال کاری شما دارد. این محیط؛ فقط محیط فیزیکی نیست بلکه فضای مجازی را هم شامل میشود. گروه تلگرامی که شعارش بشین حسش نیست؛ خیلی فرق دارد با گروه تلگرامی که شعارش پاشو لعنتی یک حرکتی بکن.

تمرین ششم:

علاقه های خودتان را مشخص کنید. به چه رشته تحصیلی علاقه دارید؟ به چه شغلی در آینده علاقه دارید؟ به چه نوع رابطه ای علاقه دارید؟ به چه نوع تفریحی علاقه دارید؟ به چه نوع موسیقی یا فیلم یا کتابی علاقه دارید؟ لازم است با یک خودشناسی عمیق در تمام زمینه ها؛ علایق خودتان را مشخص کنید. انجام دادن طولانی مدت و مکرر کاری که علاقه ندارید، اهمال کاری را در شما تقویت و تشدید میکند. پس به دنبال کاری باش که تناسب کامل با روحیات و علایق تو داشته باشد. اگر کاری را دوست نداری؛ رهایش کن وگرنه او تو را در شرایط بدتری رها خواهد کرد. اگر دچار روزمرگی شدی؛ اگر دچار یکنواختی شدی؛ اگر دچار نارضایتی شغلی هرچند با درآمد خوبی شدی؛ بدان وقت آن رسیده است که شغل و کسب و کار و هر چی که داری را عوض کنی یا عمق بدی و به دنبال علاقه اصلی خودت بروی.

تمرین هفتم:

برای خودتان تقویم اهمال کاری درست کنید.

بیایید هر کاری که خودتان به خودتان قول دادید که انجام میدهید اما انجام ندادید؛

بیایید هر کاری که دیگران از شما خواستند که انجام بدهید اما انجام ندادید؛

تمام این موارد انجام نشده را در یک تقویم یادداشت کنید و هر روز به آن نگاه کنید تا حالتان بد شود.

این حال بد شما، اهرمی قدرتمند است برای هُل دادن شما به سمت انجام دادن آن کارها.

این حال بد شما، موتور محرکی است برای اینکه شما سعی کنید آن تقویم همیشه خالی بماند.

تمرین هشتم:

برای یک بار هم شده بجای تماشاگر بودن و نگاه کردن آدم های موفق در اطراف خودمان؛ بیائیم بازیگر اصلی زندگی خودمان شویم آنهم در نقش یک انسان موفق. از تکنیک تخیل فعال و تصویرپردازی استفاده کنید و خودتان را در نقش یک انسان باانگیزه ببینید. در مرحله بعد از تصویرپردازی خارج شوید و به صورت واقعی؛ آن نقش را بازی کنید. ادا درآوردن یک کار و نقاب و ماسک یک آدم موفق را به چهره زدن؛ مقدمه انجام آن کار و رسیدن به موفقیت در عرصه واقعیت است. سعی کنید قالب یک چیزی را به خود بگیرید؛ زیرا آنگاه محتوای آن را هم دارا خواهید شد. سعی کنید شبیه یک چیزی (البته مثبت) بشوید، زیرا در آینده عین همان چیز (امر مثبت) خواهید شد. عمیقاً از درون با یک فرد موفق؛ همزادپنداری کنید و با اشتیاق به این گفتگو ادامه دهید. این تمرین را در هر زمینه ای که ضعف دارید انجام دهید و خودتان را بدون هیچ محدودیتی ببینید.

دوری کن از اینکه همیشه بخواهی نقش یک انسان بازنده را بازی کنی. آدم تنبلی که با توجیه کردن به خودش پاداش میدهد، در نقش خودش بسیار فرو میرود. در آن هنگام است که هم خودش و هم دیگران؛ اجازه میدهند که او واقعاً تنبل بماند و تنبلی کند. تصویرسازی و بازیگری برای آن است که ذهن شما بپذیرد دیگر تنبل نیستید و نباید تنبلی کنید. ذهن شما باید بپذیرد که شما از این پس، یک فرد مصمم و جدی برای انجام وظایف و کارهای خودتان هستید. ذهن فرد تنبل نسبت به تنبلی شرطی شده و عادت کرده که کارها را انجام نده یا دیر انجام بده. پس ایجاد تغییر و تحول در این ذهن شرطی شده و تعریف شروطی دیگر برای آن، زمان خودش را میخواهد.

به شما تبریک میگویم که این مقاله را تا اینجا مطالعه کردید، همین نشان میدهد که تصمیم جدی گرفتید برای دوری از اهمال کاری و تنبلی و ایجاد تغییر اساسی در چهره زندگی خودتان. از شما میخواهم که این مسیر را با قدرت و اشتیاق و ایمان و اعتماد ادامه دهید.


اگر ایمیل خودتان را در خانه معنا ثبت کنید ما شما را از مقالات، صوت و ویدئوهای جدید آموزشی خانه معنا باخبر میکنیم.

 فقط کافی است ایمیل خودتان را در فرم زیر وارد کنید، ما ایمیل بی محتوا و مزاحم ارسال نمیکنیم:

4 دیدگاه

  1. الهه گفت:

    سلام. می شه لطفا برای این مقاله هم فایل پی دی اف قرار بدین؟؟🙏🙏

    • خانه معنا گفت:

      سلام و عرض احترام

      بله چشم. به پشتیبانی محتوایی سایت اطلاع دادم.

  2. رضا حسن خانی گفت:

    با سلام و ضمن تبریک سال نو
    ببخشید آیا این مقاله فایل pdf برای دانلود و مطالعه داره؟ ممنون میشم اگر راهنمایی بفرمایید/ تشکر

    • خانه معنا گفت:

      سلام و عرض احترام
      سال نو و عید نوروز مبارک
      متاسفانه تنها مقاله ای که در سایت فایل پی دی اف ندارد همین یک مقاله است! از شما بابت این مساله عذرخواهی میکنم. به همکارانم در بخش تولید محتوا در این مورد اطلاع خواهم داد.

      “پشتیبانی سایت”

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *