اگر دختری هستی که زرهی پوشیده ای و خودت را به رنگ پسرها درآورده ای و در حالِ طغیانی، به خودت خیانت میکنی.
اگر دختری هستی که مدام در تلاشی تا خودت را شبیه دختران و زنانی کنی که عکسهایشان هر روز صبح بر روی مجلات میرود، به خودت خیانت میکنی.
اگر دختری هستی که شخصیت و علایق خودت را بر اساس تصویری که مردان از تو میخواهند شکل میدهی، به خودت خیانت میکنی.
اگر دختری هستی که تبدیل به فرزندِ والد شده ای و تصمیم گرفته ای برای همیشه پدر و مادرِ پدر و مادرِ وابسته خودت شوی، به خودت خیانت میکنی.
اگر دختری هستی که همچون پدرت، سرد و بی روح و سنگدل و بی عاطفه شده ای و زنانگی و عواطفت را سرکوب میکنی، به خودت خیانت میکنی.
اگر دختری هستی که تصور میکنی استقلال یعنی مخالفت صددرصد با مردان و به جنگ مردانگی رفتن، به خودت خیانت میکنی.
هویت و شخصیت واقعی تو هرگز آشکار نمیشود وقتی زنانگی و زن بودنِ واقعی را کنار میگذاری. زنی که از جنسیت خویش متنفر نیست، به قیمت اندک توجهی باج نمیدهد، با مردان سر قدرت و پول مسابقه نمیگذارد، آویزان این و آن نیست تا از زیر بار مسئولیت زندگی فرار کند، ازدواج یا مادر شدن را یکی از مقدس ترین پدیده ها میداند، زنانگی اش را بخاطر طغیان علیه زخمها و رنج هاش طرد نمیکند، پیوندِ عمیقش با طبیعت و رازِ زندگی را قربانیِ روزمرگی برای کسبِ دستاوردهایی از جنس مردانه نمیکند، عشق میورزد و عشق میپذیرد، او کانون است نه حاشیه.
اگر دختری هستی که به خودت خیانت میکنی؛ بدان که به ما، به زندگی، به جهان هم خیانت میکنی.
پ.ن: درباره پسرها هم خواهم نوشت.
“دکتر منوچهر خادمی“
اگر تمایل داشتید مطالب مرتبط زیر را هم مطالعه کنید:
اگر ایمیل خودتان را در خانه معنا ثبت کنید ما شما را از مقالات، صوت و ویدئوهای جدید آموزشی خانه معنا باخبر میکنیم.
فقط کافی است ایمیل خودتان را در فرم زیر وارد کنید، ما ایمیل بی محتوا و مزاحم ارسال نمیکنیم: