– زندگی یک حقیقت مداوم و بدون سکون است.
– چگونه زندگی کردن، آموختنی است.
– هر انسانی بلکه هر موجودی، زندگی منحصربفرد و مختص به خود را دارد.
– زندگی یک امر تک وجهی، تک بعدی و تک ساحتی نیست.
– زندگی لزوماً با آنچه که در ذهن و فکر ما میگذرد مطابق نیست.
– زندگی، هم قابل پیش بینی است هم نیست.
– نباید انسانها را مجبور کرد که به یک شکل و مدل و روش، زندگی کنند.
– شاید کمیت زندگی در دست ما نباشد اما قطعاً اراده و اختیار ما در کیفیت زندگی تأثیرگذار خواهد بود.
– آنچه در گذشته زندگیمان بر ما رفته است یقیناً در شکل دهی به زندگی آینده ما تأثیر خواهد داشت. ( ما آینده بریده از گذشته نداریم )
– رنج و لذت، هر دو از بنیان های اصلی و اساسی زندگی هستند.
– ما در طول عمر مدام دیدگاه های جدیدی را نسبت به زندگی تجربه خواهیم کرد و اگر در تمام عمرمان به یک دیدگاه و نظر بچسبیم، تجربه حس کهنگی و دلزدگی نسبت به زندگی خواهیم داشت.
– تا به پرسش چیستیِ زندگی پاسخ ندهیم، نمیتوانیم به سوال چگونگی زندگی جوابی بدهیم.
– بخشی از زندگی را آگاهانه انتخاب میکنیم و بخشی را ناآگاهانه. ( البته بخش بیشتر آن را ناآگاهانه )
– زندگی قبل از ما بوده و بعد از ما هم ادامه خواهد داشت. درک این نکته به ما کمک میکند تا از مسائل غیرضروری عبور کنیم و به مسائل ضروری بپردازیم.
– زندگی فقط یک راز، یک هدف و یک مقصد ندارد. ما هر چه پیش میرویم رازهای بیشتر و عمیقتری را کشف میکنیم، اهداف دیگری را جلوی روی خودمان خواهیم دید و مقاصد بعدی، جلوه خواهند کرد.
– چهره زندگی، گشودگی و بستگی (قبض و بسط) پیدا میکند اما خودِ ذات زندگی به خودی خود یک امر نامتناهی، ازلی و ابدی است.
“دکتر منوچهر خادمی“
اگر تمایل داشتید مطالب مرتبط زیر را هم مطالعه کنید:
اگر ایمیل خودتان را در خانه معنا ثبت کنید ما شما را از مقالات، صوت و ویدئوهای جدید آموزشی خانه معنا باخبر میکنیم.
فقط کافی است ایمیل خودتان را در فرم زیر وارد کنید، ما ایمیل بی محتوا و مزاحم ارسال نمیکنیم: