درباره­ های زندگی

ما هرگز همه چیز را با وضوح کامل درک نخواهیم کرد. (همیشه زندگی، وجوه مه ­آلود خود را به ما نشان خواهد داد)

تنها زمانِ در دسترس ما، زمان حال است. (صوفی ابن الوقت باشد ای رفیق / نیست فردا گفتن از شرط طریق)

هر انسانی یک بستر است که رودِ زندگی از آن میگذرد. (زندگی در ما جاریست)

معنای زندگی در قله کوه­ ها، در کف اقیانوس ­ها، در بالای آسمان ­ها، در پشت ابرها و… پیدا نمیشود. معنا در درون تک تک ما انسان­ها یافت میشود.

روح و روان ما انسان­ ها ذاتا پاک، مقدس و الهی است؛ ناپاکی، عارضی است و دائمی نیست.

ما همه مسافرِ سفر زندگی هستیم، در عین حال هر یک از ما سفر شخصی و اصیل خودش را داد.

هیچ ناجیِ جادویی بیرون از ما وجود ندارد. ما خود، منجی خودمان هستیم. (همین یک اصل را اگر بپذیریم برای همیشه کافی است)

در طول زندگی میتوانیم بارها و بارها خودمان را تعریف کنیم. نباید تنها به یک تعریف کوچک و محدود که از کودکی به ما نسبت داده ­اند بچسبیم. باید خودمان را وسیع و بزرگ تعریف کنیم تا بزرگ، زندگی کنیم.

ما مدام دچار جزر و مد درونی میشویم. (گاهی چرا افسرده ­ام، گاهی چرا بشکفته ­ام / گاهی نه این هستم نه آن، من کیستم من کیستم)

همه انسان­ها افسردگی، ترس و اضطراب را در زندگی خویش تجربه خواهند کرد، تجربه اینها خجالت ندارد.

ما تا آخرین لحظه از عمرمان تنها قطعه ­ها و پازل ­هایی از زندگیمان را می­ بینیم و قادر به درک کلیت آن نیستیم.

همیشه امکانی برای تجربه­ های جدید و فضاهای نو وجود دارد.

تکرار رنج­ ها برای آموزشِ درسی است. خِرد و عقلانیت هر درس را که آموختیم؛ رنج، تمام میشود.

اگر دست از سرزنش دیگران برداریم و مسئولیت زندگی خودمان را بپذیریم؛ اولین، مهم­ترین، سخت­ ترین و دلهره ­آورترین گام را برای تجربه زندگی اصیل و جدید خود برداشته ­ایم.

دکتر منوچهر خادمی

اگر تمایل داشتید مطالب مرتبط زیر را هم مطالعه کنید:

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *