زندگیِ اکنون و اکنونِ زندگی

حالا وقت داریم. وقت هست. بگذار وقتی دیگر شاید زندگی کردم. بگذار فلان اتفاق بیفتد تا زندگی را شروع کنم. زندگی در آن دوردستها آشیانه ای دارد و من میروم تا روزی با او ملاقات کنم. الان وقت ندارم تا زندگی کنم!

چه تعداد از ما با این نوع افکار، روزگار میگذرانیم!؟

اروین یالوم روان درمانگر اگزیستانسیال میگوید بسیاری از بیماران سرطانی گزارش میکنند که زندگی آنان در زمان حال، پربارتر شده است. دیگر زندگی کردن را به زمان آینده، موکول نمیکنند. دریافته اند که زندگی تنها در اکنون جریان دارد، در واقع نمیتوان اکنون را طولانی تر کرد … همیشه با شماست. حتی در لحظه ای که انسان به گذشته خود مینگرد – حتی در آخرین لحظه زندگی – هنوز زنده است و زنده بودن را تجربه میکند. زمان جاودانی، اکنون است نه آینده.

آری تنها زمانی که زندگی در آن جاری است اکنون است. گذشته و آینده صرفا در ذهن ما جای دارند و واقعیت بیرونی ندارند. البته منعی نیست و ما میتوانیم همچون ایده آلیست های افراطی با ذهنیاتمان بسر ببریم و واقعیتی جز آنچه که در ذهنمان میگذرد را نپذیریم.

اما اگر بخواهیم رئالیسم و واقع گرا باشیم؛ میفهمیم که زندگی را نمیتوان به تعویق انداخت. زندگی نه در گذشته جا مانده است و نه در آینده ای دوردست یا نزدیک، منتظر ما نشسته است! زندگی اکنون، همین حالا، الان دارد اتفاق میفتد.

کسی چه میداند شاید اگر ما هم مثل بیماران سرطانی با یک تلنگر از سوی زندگی روبرو میشدیم، همه چیز را رها میکردیم و تمام وجودمان را در لحظه قرار میدادیم تا بتوانیم تا آخرین قطره از جامِ شرابِ زیستن بنوشیم.

گوارای وجودتان.

هر وقت خوش که دست دهد مغتنم شمار

کس را وقوف نیست که انجام کار چیست

پیوند عمر بسته به موییست هوش دار

غمخوار خویش باش غم روزگار چیست

دکتر منوچهر خادمی

اگر تمایل داشتید مطالب مرتبط زیر را هم مطالعه کنید:


اگر ایمیل خودتان را در خانه معنا ثبت کنید ما شما را از مقالات، صوت و ویدئوهای جدید آموزشی خانه معنا باخبر میکنیم.

فقط کافی است ایمیل خودتان را در فرم زیر وارد کنید، ما ایمیل بی محتوا و مزاحم ارسال نمیکنیم:

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *