زندگی در بستر لغزان زمان
کسی که در میان انبوه درختان به دنبال جنگل میدود، جنگل را از دست میدهد! جنگل چیزی جز درختان نیست.
کسی که در میان لحظات و ثانیه ها به دنبال زندگی میدود بلکه پیدایش کند، آنرا از دست میدهد. زندگی چیزی جز لحظات و ثانیه ها نیست. چیزی فراتر از همین لحظه، همین ثانیه که در حال خواندن این متن هستی به اسم زندگی وجود ندارد.
زندگی مثل یک ماهی، همچون جیوه از دستانمان لیز میخورد و در میرود. نمیشود آن را نگه داشت.
همه شنیدیم که زبان انگلیسی فرّار است! یعنی خیلی زود از یاد میرود. به همین دلیل باید برای یادگیری آن هر روز تمرین کرد تا از یاد نرود.
زندگی هم فرّار است. باید هر آن به یادش بود تا در نرود.
لحظات و ثانیه ها در پی هم می آیند و میروند. هر زمان نو میشود دنیا و ما (مولانا) . هر آنی، نو شدنی را در پی دارد.
از کنار لحظات زندگی به آهستگی عبور کنیم. آیا دو عاشق با عجله از کنار هم عبور میکنند!؟
به خاطر لحظه ای از زندگی ات، همه آن را قضاوت نکن. تو چه میدانی در بستر لغزان زمان چه چیزی قرار است نصیبت شود.
به خودت فرصت بده. امکان آینده را از خودت دریغ مکن. اگر امروز تلخی بر تو میگذرد لزوما این تلخی، همیشگی نخواهد بود.
گول ناله فروشانِ یأس اندیش را مخور. چنان زندگی کن که مرگ از تو در هراس افتد.
خویش را بشکاف و بر عالم بتاب.
خویش را بشکاف و با خورشید باش.
از درون صیاد مروارید باش (دکتر سرامی).
تو شب تابی و از شب چه باک.
به پیکار سیاهی بشتاب.
لحظه ها را دریاب.
دریافتنِ زندگی، در آغوش کشیدنِ لحظه هاست.
“دکتر منوچهر خادمی“
اگر تمایل داشتید مطالب مرتبط زیر را هم مطالعه کنید:
اگر ایمیل خودتان را در خانه معنا ثبت کنید ما شما را از مقالات، صوت و ویدئوهای جدید آموزشی خانه معنا باخبر میکنیم.
فقط کافی است ایمیل خودتان را در فرم زیر وارد کنید، ما ایمیل بی محتوا و مزاحم ارسال نمیکنیم:
