مشکلات ویندوزی و حُسن فِعلی یا حُسن فاعلی

قصد دارم در این متن درباره یکی از اصول فلسفه اخلاق به نام “حُسن فِعلی و حُسن فاعلی” برای شما بگویم.

من و یکی از دوستانم دوران زیادی را با هم بودیم. تمام نوجوانی و اوایل جوانی. دوست من، خلق و خوی تحسین برانگیزی داشت! او هرکاری برای هرکسی انجام میداد. هرکاری که دیگران از او میخواستند را انجام میداد. مُبادی آداب، آرام و متین، کمی مظلوم و به قول معروف پسرِ خوب و دوست داشتنی بود.

بعد از اینکه دانشجو شد (کامپیوتر) تقریباً همه ویندوزهای اقوام و آشنایان و دوستان را عوض میکرد. در هر زمان از شبانه روز در سرما و گرما که به او میگفتند بیا که ویندوز کامپیوتر مشکل پیدا کرده، او میامد!

گذشت و گذشت تا اینکه روزی در یک مهمانی که تعداد زیادی از اقوام و آشنایان جمع بودند اتفاق عجیبی افتاد! دوست عزیز ما از رشته دانشگاهی که میخواند شکایت کرد و از عدم رضایت از آن خبر داد.

یکی از بستگان خیلی رُک و پوست کنده به او گفت که خب چرا این رشته را انتخاب کردی!؟ با غر زدن اتفاقی نمیفتد. انصراف بده و رشته دیگری را انتخاب کن یا همین رشته را بدون غرولند ادامه بده تا بلکه بتوانی در آن برای خودت کسی بشوی.

دوستم ناگهان به شدت برافروخته شد و بلند شد وسط جمع با پرخاشگری و خشم شدیدی همه را مورد خطاب قرار دادن! او به شدت به همه پرید که این چه حرفی است به من میزنید!؟ من که اینهمه برای شما کار کردم. این همه مشکلاتِ ویندوزی شما را درست کردم. حالا به من میگویید اشتباه کردم که کامپیوتر میخوانم!

او تاکید داشت که برای همه پرونده دارد. پرونده هایی متشکل از انواع و اقسام کارهایی که برای دیگران انجام داده بود. او در بایگانیِ ذهن و قلبش برای همه ما پرونده های قطوری از کارهایی داشت که علیرغمِ میل باطنی خودش انجام داده بود!

کارهای او همگی حُسن فعلی داشتند. یعنی از منظر بیرونی و رفتاری، انسانی و اخلاقی بودند؛ کمک به دیگران بودند، سبب خشنودی این و آن میشدند و همگان را راضی میکردند اما هیچکدام از آنها حُسن فاعلی نداشتند. یعنی از درون، در قلب و ذهن او، در نیت او؛ نه برای وجه اخلاقی و انسانی بلکه برای نیاز شدید او به تایید و تحسین گرفتن و خوشایند دیگران، برای نداشتن توانایی “نه” گفتن، برای از خودگذشتگی های اشتباه و افراطی و مظلوم نمایی و قربانی کردنِ خودش برای رضایت دیگران بودند، نه برای خدمتِ به دور از خودخواهی و خودستانی! (نوعی از مهرطلبی)

کارهایی که او انجام داده بود نه برای حُسن فاعلی (درونی) بلکه صرفا برای حُسن فعلی (رفتاری) بود و به همین دلیل به مرور در او خشم و عصبانیتی شکل گرفته بود که او را از درون میخورد و این خشم ها جمع شد و جمع شد تا اینکه در آن مهمانی به یکباره فوران کرد و طوفان بپا کرد.

از خودمان بپرسیم کارهایی که برای دیگران انجام میدهیم چقدر حُسن فعلی دارند و چه مقدار حُسن فاعلی؟ آیا برای کارهایی که برای دیگران انجام میدهیم به رضایت و میل باطنی خودمان هم توجه داریم، یا نه فقط برای خوشایند و گرفتن تایید و جلب توجه دیگران انجام میدهیم!؟

دکتر منوچهر خادمی

اگر تمایل داشتید مطالب مرتبط زیر را هم مطالعه کنید:


اگر ایمیل خودتان را در خانه معنا ثبت کنید ما شما را از مقالات، صوت و ویدئوهای جدید آموزشی خانه معنا باخبر میکنیم.

فقط کافی است ایمیل خودتان را در فرم زیر وارد کنید، ما ایمیل بی محتوا و مزاحم ارسال نمیکنیم:

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *