شخصیت ما انسان ها از یک نظر به دو وجه تقسیم میشود:
وجه ریشه ها
وجه بال ها
ریشه ها، گذشته ما هستند؛ تجربیات ما از زندگی. آنچه که به ما آموخته اند. در مقیاس بزرگتر؛ تاریخ و فرهنگ ما، اعتقادات و باورهای ما. ریشه های زندگی باعث استحکام ما میشوند. در دشواری ها و طوفان های زندگی، برای ما ثبات و امنیت می آورند. مانند یک لنگر که زمان طوفان، خودمان را به آن متصل میکنیم تا از جا کَنده نشویم و بتوانیم طاقت بیاوریم تا طوفان تمام بشود.
اما ما یک وجه دیگر هم داریم و آن هم، وجه بال هاست! ما باید پرواز کنیم. باید تجربه های جدید داشته باشیم. لزوماً هر چه مربوط به گذشته است، به درد آینده نخواهد خورد! چه بسا تجربه های قبلی باعث بشوند که موقعیت های جدید را با عینک قبلی ببینیم و نتوانیم تصمیم درست بگیریم.
بقول مولانا:
جان گشاید سوی بالا، بالها تن زده اندر زمین، چنگالها
باید به نحوی زندگی کرد که هم ریشه داشت، هم پرواز کرد.
به عنوان مثال، لزوماً باورهای گذشته در مورد روابط عاطفی و زناشویی به درد الانِ زندگی ما نخواهد خورد! سبک فرزندپروری امروزی با گذشته، فرق زیادی کرده است! و… باید هم ریشه داشت هم بال.
نکته اینجاست که ریشه ها جوری نشوند که بال های ما را بشکنند و دیگر نتوانیم پرواز کنیم. (مانند ریشه گیاهی که خیلی آب خورده و گندیده است) از این طرف هم، بال ها نباید طوری باشند که ما را به هر سمت و سویی ببرند.
“دکتر منوچهر خادمی“
اگر تمایل داشتید مطالب مرتبط زیر را هم مطالعه کنید: