تنهاییِ سرد و سردیِ تنهایی

ویکتور فرانکل در خاطراتش آورده است:

“به تازگی ساعت سه نیمه شب، زنی به من تلفن کرد که قصد خودکشی داشت، اما کنجکاو بود که بداند نظر من در این باره چیست!

با تمام قدرت، نظر مخالفم را با این راه حل بیان کردم و نیم ساعت برایش حرف زدم. در نهایت گفت به جای اینکه به زندگی اش خاتمه دهد، به دیدن من به بیمارستان خواهد آمد. اما وقتی مرا دید، متوجه شدم حتی یک کلمه از حرفهای من در او اثر نکرده است! تنها دلیلش برای خودکشی نکردن این بود که تلفن او در نیمه شب نه تنها مرا عصبانی نکرده بود بلکه در نهایتِ شکیبایی نیم ساعت هم برایش حرف زده بودم. به این ترتیب، او پی برده بود که دنیایی که در آن چنین از خودگذشتگی اتفاق میفتد به یقین ارزش زیستن دارد.”

در واقع گویی زندگی عده ای از ما به یک نخ وصل است! نخِ توجه دیگران.

من، تمام هویت و وجودم را از توجه دیگران میگیرم. مقدارِ بودنِ من به مقدارِ توجه دیگران بستگی دارد. هر چقدر توجهات بیشتر، بودنِ من شدیدتر و زمانی که دیگر کسی نیست تا به من توجهی کند، گویی زندگی ارزشش را از دست میدهد و من دلیلی برای ادامه آن نمی بینم. چرا که بودن و نبودن من کاملا به توجه و اعتنایِ دیگران وابسته است.

در پژوهشی آمده بود بدترین نوع شکنجه ها، زندانِ انفرادی است. لزومی ندارد انواع و اقسام شکنجه ها را انجام دهید تا فرد مورد نظر را آنقدری که میخواهید آزار بدهید بلکه فقط کافی است او را با خودش تنها بگذارید، همین.

به نظرم در این نوع تنهایی که من نامش را تنهاییِ سرد میگذارم، بدترین احساس این است که هیچ کس به من فکر نمیکند چون من تنها تا زمانی وجود دارم که دیگری به من فکر کند.

شاید بی اعتنایی و بی توجهی در روابط عاطفی، بدترین روش کنترل باشد. زمانی که شما حس میکنید دیگر در مرکز توجه شریک عاطفی خود نیستید و هرکاری میکنید تا دوباره به این مرکزیت برگردید!

شاید یکی از دلایلی که پدیده ای به نام اینستاگرام تا این حد مورد استقبال قرار میگیرد همین مساله توجه باشد. لایک = توجه.

در هر صورت آنچه آن زن در نیمه شب درخواست میکرده، توجه بوده است. توجهی که او را از احساس تنهایی رها کند و این حس را به او بدهد که کسی هست تا به او فکر کند، هرچند حرفهای او را نفهمد یا حتی قبول نداشته باشد! چیزی که موضوعیت دارد این است که من از حسِ سردِ تنهایی درآیم و توسطِ دیگری مورد توجه قرار بگیرم و اینگونه حتی حاضرم از تصمیمم برای خودکشی منصرف شوم و به زندگی ادامه دهم.

دکتر منوچهر خادمی

اگر تمایل داشتید مطالب مرتبط زیر را هم مطالعه کنید:


اگر ایمیل خودتان را در خانه معنا ثبت کنید ما شما را از مقالات، صوت و ویدئوهای جدید آموزشی خانه معنا باخبر میکنیم.

فقط کافی است ایمیل خودتان را در فرم زیر وارد کنید، ما ایمیل بی محتوا و مزاحم ارسال نمیکنیم:

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *