سفرنامه یک قهرمان

گام هشتم

” آفرینش و آفرینشگر “

محی الدین ابن عربی (مؤسس عرفان نظری) گفته است:

“اگر خداوند بخواهد چیزی را از طریق انسانی خلق کند؛

آرزو و تمنای آنرا درون او قرار میدهد.”

جلال الدین بلخی سروده است:

“این طلب در تو، گروگان خداست

زانکه هر طالب به مطلوبی سزاست”

پیام منزل آفرینشگر در سفر زندگی این است که:

آنچه آرزوی انجام دادنش را داریم همان است که باید انجام دهیم.

ورود به منزل آفرینشگری با خیال‌پردازی، رویا و جرقه‌هایی از الهام آغاز میشود.

این کهن الگو به ما کمک میکند تا زندگیمان را خلق کنیم.

او به ما یاری میدهد تا چیزهایی را خلق کنیم که قبلا وجود نداشتند.

خلاقیت؛ لازمه منزل آفرینشگر است.

این توانایی نتیجه دست و پنجه نرم کردن با محدودیت‌ها و خطر کردن است.

وقتی فردی در منزل آفرینشگر قرار میگیرد؛ همچون نیاز یک نقاش به نقاشی کشیدن و شاعر به سرودن شعر، نیازمند آفرینشِ زندگی است. ما چه بخواهیم و چه نخواهیم، آگاهانه یا ناخودآگاه در حال مشارکت در آفرینش زندگی و جهان هستیم. شاید ما دستان خداوندیم.

به این فکر کنید که جهان به چه شکل و شمایل بود اگر همه انسانها خلاقیت‌های خودشان را بروز میدادند!؟

هدف یک آفرینشگر، خلق زندگی نو است.

چالش انسانِ آفرینشگر این است که مشکلات بخشی از خودش هستند و اوست که آنها را خلق کرده است.

آفرینشگرِ خام با شنیدن این حرف که خودت زندگی‌ات را خلق میکنی، از کوره در میرود و معتقد است تنها و فقط شرایط و محیط هستند که مقصرند و او هیچ دخالت و مسئولیتی در ترسیم زندگی ندارد.

آفرینشگری که متوجه رمز و راز سفر زندگی شده باشد؛ به این درک میرسد که تک تک دردها، رنج‌ها و شکست‌ها را خودمان برای رشدمان انتخاب میکنیم و البته آرزو میکنیم که ای کاش اینطور نبود.

یونگ گفته است:

“تخیل، بزرگترین ابزار روح است.”

به واقع ما چقدر به خیالاتمان اهمیت میدهیم؟

در خیالات ما چه میگذرد؟

آیا به این نکته توجه کردید که میتوانید هر چیزی که موجود نیست را تجسم کنید؟

متأسفانه توانایی ما در تخیل و خیال‌پردازی در کودکی سرکوب میشود. منطقی باش!

ما قضاوت، داوری و ممیزی میشویم.

تا زمانی که از آنچه میخواهیم داشته باشیم؛

تصویری ذهنی نداشته باشیم، نمیتوانیم آن را خلق کنیم.

آلبرت انیشتین گفته است:

“منطق، شما را از نقطه الف به نقطه ب میرساند

اما تخیل، شما را به همه جا میبرد.”

شاید بزرگترین مانع بر سر خلاقیت، کمال گرایی افراطی باشد.

فردی که توانایی آفرینشگری ضعیفی دارد؛

زندگی خسته کننده و یکنواخت دارد.

راه و سفر جدیدی غیر از آنچه در گذشته رفته است را انتخاب نمیکند.

او باور دارد که هنرمندان افرادی بی‌ثبات، دیوانه، فقیر، ناموفق، غیرقابل اطمینان و غیراخلاقی هستند.

برای ورود به منزل آفرینشگر؛

باید عیب‌جوی درونمان را نادیده بگیریم.

باید قضاوت‌های منفی‌گرایانه را کنار بگذاریم.

باید بدانیم که اتمام هر امر خلاقی نیاز به گذر زمان دارد.

باید بپذیریم که اشتباه کردن، بخشی از فرایند خلاقیت است.

علی صالحی گفته است:

“اشتباه می‌کنند بعضی‌ها

که اشتباه نمی‌کنند!

باید راه افتاد،

مثل رودها که بعضی به دریا می‌رسند

بعضی هم به دریا نمی‌رسند.

رفتن، هیچ ربطی به رسیدن ندارد.”

آفرینشگرِ کامل باور دارد که میتوان زندگی را همچون یک اثر هنری خلق کرد.

او از چیزها و کارهای پیش پا افتاده، سطحی و معمولی دوری میکند.

اجازه نمیدهد دیگران چون او را درک نمیکنند مانع خلاقیت او شوند.

حال بر این پرسش‌ها تأمل کنیم:

دوست دارید چه نوع زندگی را برای خودتان خلق کنید؟

چه تصور و تصویری درباره آینده زندگیتان دارید؟

کجا زندگی خواهید کرد؟

چه کسی همراه شما خواهد بود؟

چه کاری انجام خواهید داد؟

چرا صبح‌ها از خواب بلند میشوید؟

پس از رفع نیازهای ضروری، چه چیزی در زندگی نیاز دارید؟

دوست دارید چه اثری از خودتان در این جهان به جا بگذارید؟

فراموش نکنیم که آفرینش زندگی، آفرینش یک محصول نیست؛

بلکه لذت بردن از یک فرایند است.

دکتر منوچهر خادمی

اگر تمایل داشتید مطالب مرتبط زیر را هم مطالعه کنید:


اگر ایمیل خودتان را در خانه معنا ثبت کنید ما شما را از مقالات، صوت و ویدئوهای جدید آموزشی خانه معنا باخبر میکنیم.

فقط کافی است ایمیل خودتان را در فرم زیر وارد کنید، ما ایمیل بی محتوا و مزاحم ارسال نمیکنیم:

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *