تاب آوری یا وادادگی

چه میشود کرد با هجوم سنگینِ ناامیدی؟

چه میتوان گفت وقتی اضطراب و نگرانی از سر و کولمان بالا میرود؟

گویی بی پناه و سرگردان در برهوتی داغ، رها شده ایم.

آیا فریادرسی هست؟

آه خدایا چه کنیم با سکوت ازلی و ابدی تو!؟ راهی نشانمان بده.

غم و اندوه بر جان و تن مان سنگینی میکند. به هر سو نگاه میکنیم افقی نمی بینیم! نکند ما نگاه کردن را بلد نیستیم!؟

خدایا نمیدانیم به تو متوسل شویم یا به خودمان. آخر میشود مگر به این خود تکیه زد؟ خودی لرزان، خودی ترسان، خودی نالان.

در این اوضاعِ جگرسوز چگونه ادامه بدهیم. چه کنیم که در برزخیم. ما بین نیستی و هستی تاب میخوریم.

از در و دیوار، داغی میبارد.

میدانیم که تاریخ، تکرار میشود. سهروردی حکیم اشراق، درست گفته است که جهان را ادوارها و اکوارهاست! آری تاریخ دور میزند و خودش را تکرار میکند.

در این تاریخ درازنایِ بشری، چه کسانی تاب آوردند و چه کسانی وا دادند!؟

تاب آوری سخت است سخت. گویی ما فقط کسی را میخواهیم که صدایمان را بشنود.

خودت گفتی صدایمان را میشنوی اما چه کنیم که ما، هم سنخ خودمان را میخواهیم تا ما بگوییم و او هم بگوید! صدایی، ندایی! اما تو در سکوتِ تام هستی.

میدانیم که وا دادگی، آسانترین راه است. راستی وا دادگی راه نیست! نشستن است، توقف است و ما برای ایستادن نیامده ایم.

داد، فریاد، ناله، فغان و غوغایمان به جایی نمیرسد!

تاب آوری سخت است سخت.

” به بهانه این روزهای سرزمینمان “

دکتر منوچهر خادمی

اگر تمایل داشتید مطالب مرتبط زیر را هم مطالعه کنید:


اگر ایمیل خودتان را در خانه معنا ثبت کنید ما شما را از مقالات، صوت و ویدئوهای جدید آموزشی خانه معنا باخبر میکنیم.

فقط کافی است ایمیل خودتان را در فرم زیر وارد کنید، ما ایمیل بی محتوا و مزاحم ارسال نمیکنیم:

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *