جرعه های امید

پس از عبور از شب سرد و تاریک، رسیدن به روشنی و صبح حتمی است.

بعد از خواب و سرمای زمستان، بیداری و گرمای بهار از راه میرسد.

عقابی که آسمان ها را فتح میکند زمانی را در تخمی تاریک و لزج گذرانده است.

فرزند در اوج درد به مادرش هدیه می‌شود.

پروانه همان کرم ابریشمی است که دور خود پیله ای تنیده بود.

درختان از همان دانه هایی سر بر می آورند که در دل خاکِ سرد و تاریک دفن شده بودند.

مرگ هر انسانی جایی برای دیگری باز میکند.

هر پیروزی با عبور از شکست های متوالی رخ داده است.

هر رسیدنی بعد از طی مسیری، میسر میشود.

نور زمانی نور است که در دل تاریکی تابانده شود.

هر درمانی بعد از تحمل دردی اتفاق افتاده است.

آن لذتی که بعد از چشیدن رنجی می آید، اثرش دو چندان میشود.

رنگین کمان بعد از طوفان و باد و باران، آسمان را نقاشی میکند.

تولد هر نوزادی نشان میدهد که خدا از انسان ناامید نشده است.

روزی هِگِل؛ فیلسوف و عارف آلمانی گفت: هر چیزی ضد خودش را در درونش پرورش میدهد.

من یقین دارم که ناامیدی؛ امید را نوید میدهد.

دکتر منوچهر خادمی

اگر تمایل داشتید مطالب مرتبط زیر را هم مطالعه کنید:


اگر ایمیل خودتان را در خانه معنا ثبت کنید ما شما را از مقالات، صوت و ویدئوهای جدید آموزشی خانه معنا باخبر میکنیم.

فقط کافی است ایمیل خودتان را در فرم زیر وارد کنید، ما ایمیل بی محتوا و مزاحم ارسال نمیکنیم:

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *