آیا من ناامیدی را تجربه کرده ­ام!؟

باید صادقانه بگویم که من هم چون شما ناامیدی را تجربه کرده ­ام. بارها در اعماق وجودم در مرداب ناامیدی فرو رفته ­ام. اما من از ناامیدی فرار نکرده ام. من با زدن نقاب خوشحال باش و مثبت باش و شاد باش از این مرداب نگریخته ­ام.

ناامیدی به عنوان بدترین حالت حزن­ انگیز انسان، شناخته شده است. در وضعیت یأس ­آور، گویی هیچ راه گریز و نجاتی وجود ندارد. بس منزلی سیاه و تاریک! در منزل ناامیدی، هر حرف و گفتگویی از امید به شدت رد و انکار میشود! چه بسا فکر خودکشی به خودم راه بدهم! چه دوران ها که در الحاد و بی­ خدایی بسر بردم! چرا که نه!؟ چرا منکر شوم!؟

اما و اما نکته اینجاست که هر بار که در این مرداب فرو رفته ­ام، با آخرین نفس­ هایم به خودم یادآوری کرده ­ام که این فقط یک منزل است! یک ایستگاه موقت، یک توقف­گاه! دائمی نیست! ماندگار نیست! ناامیدی آمده است حرفی بزند و برود. من انسانم، من زائرم، زائر زندگی و جهان هستی. من ناامیدی و یأس را زیارت میکنم، در آغوش میکشم اما از آن عبور میکنم.

وقتی ناامیدی را ملاقات میکنم؛ در آن تقلای جان ­فرسا برای عبور از ناامیدی و دیدن کورسوی امید، به خودم میگویم نگاه کن چگونه افق نگاهت کوتاه و محدود شده است! انگار دور تا دورت را دیوار کشیده ­اند! هیچ چشم ­اندازی وجود ندارد! هیچ آینده­ ای! اما یادت نرود در زمانی که امید سراپای وجودت را فرا گرفته بود و با شور و شوق در سفر زندگی پیش می­رفتی؛ هیچ محدودیتی در افق نگاهت نبود، همه جا روشن بود! گویی سوار بر مرکب توسن اشتیاق و انگیزه و ایمان می ­تاختی تا بدست آوری آنچه را که لایق توست! و زمانی که امید و ناامیدی را مقایسه میکنم و از تکرار آنها در گذشته و پیش­ بینی دوباره آنها در آینده مطمئن هستم، متوجه میشوم که من؛ نه امیدم و نه ناامیدی! من؛ هم امیدم و هم ناامیدی! من خاکستریم! من انسانم!

ضمناً این اصل را در نظر داشته باشید که چون در مسیر رشد و تعالی هستید، ناامیدی را لزوماً تجربه میکنید! در واقع یکی از نشانه ­های قرار گرفتن در مسیر رشد، ناامید شدن است! چون حرکت میکنید و چون مانع هست، ناامید میشوید! و الا سکون و خاموشی که ناامیدی نخواهد داشت! یأس؛ زمانی فرا میرسد که ما به امیدِ روشنایی و ملاقات نور، حرکت کردیم اما در حین راه رفتن و سفر، مانعی پیش آمده و ما دچار شوکِ از برخورد با مانع شدیم! ما با معصومیت و امید؛ شروع میکنیم و با برخورد با مانع، یتیم و ناامید میشویم! هر کسی افتخار زیارت این شاهزاده تاریکی را ندارد! ملاقاتِ یأس یعنی فراخوان و دعوت به آغاز یک سفر جدید در زندگی.

صبور بودن و گشودگی وجودی، آداب عبور از این زیارتگاه است تا شعاعِ باریکِ نورِ امیدواری، شروع به تابیدن کند البته به شرطی که ما منتظر و مشتاق آن باشیم. نباید اصرار بر ماندن در وضعیت ناامیدی و یأس را داشته باشیم! باید آگاه باشیم که این منزل آخر نیست بلکه گذرگاه است، محل عبور است نه جایی برای ماندن و مُردن. پس اگر تا به حال ناامید شده­ اید که قطعا شده ­اید، به شما تبریک میگویم.

نکته: مکاتب و فیلسوفان بزرگ اگزیستانسیالیسم بوجود آمده ­اند تا به مقولاتی چون یأس، روزمرگی، بی­ معنایی، افسردگی، دلمردگی، اضطراب، درماندگی، ترس، اندوه، مرگ، شک، تنهایی و … بپردازند.

دکتر منوچهر خادمی

اگر تمایل داشتید مطالب مرتبط زیر را هم مطالعه کنید:

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *