عشقِ شیر و عسلی

در تمام مدل های عشق ورزی پدر و مادر به فرزند، عشق ورزیِ شیر و عسلی بهترین نوع است.

شکی نیست که ما، در ابتدای تولد نیاز به مراقبت و حمایت برای زنده ماندن داریم. خوراکمان، پوشاکمان، سرپناه، حفاظت از سرما و گرما و بیماری ها و… به هرحال به نظر می آید بین تمام موجودات، نوزاد انسان ضعیف ترین گونه است و در ابتدای تولد، سراپا نیازمندِ والدینش است.

اینها همه بخشِ شیرِ عشق ورزیِ والدین است. خلاصه اینکه غالبا شیرِ ما تأمین است و ما زنده میمانیم، اما چیزی که در این میان مهم است، عسل است!

عسل به من این احساس را منتقل میکند که تو خوبی، تو از طرف ما پذیرفته شده ای، چه عالی که دختر هستی یا پسر هستی، ما بدون قضاوت و پیش داوری تو را دوست داریم، تو موجود ارزشمندی هستی، چه خوب شد که به این جهان آمدی، به زندگی خوش آمدی.

جایی خواندم که پزشکی بعد از انجام عمل موفقیت آمیز قلب برای یک نوزاد، یک عکس از او گرفته بود و با این کپشن در اینستاگرام قرار داده بود: دوباره محکوم به زندگی شدی دوست من، امیدوارم بعدا پشیمون نشی!

پزشکی که زندگی را محکومیت میداند و پیشمانی را حاصل آن، فقط به آن نوزاد شیر میدهد و خبری از عسل نیست که هیچ؛ شیر را با سیاه دانه مخلوط کرده به خورد آن کودک داده است!

شیر؛ زنده ماندن ما را تأمین میکند و عسل، زندگی کردن ما را. در بزرگسالان به راحتی میتوان تشخیص داد که در کودکی فقط شیر خورده اند یا عسل هم چاشنی آن شیر بوده است.

حس بی ارزشی، عدم اعتماد به نفس و عزت نفس، خودبیزاری، خودخوری و… از اثراتِ خوردنِ شیر بدون عسل در بزرگسالی است.

دکتر منوچهر خادمی

اگر تمایل داشتید مطالب مرتبط زیر را هم مطالعه کنید:


اگر ایمیل خودتان را در خانه معنا ثبت کنید ما شما را از مقالات، صوت و ویدئوهای جدید آموزشی خانه معنا باخبر میکنیم.

فقط کافی است ایمیل خودتان را در فرم زیر وارد کنید، ما ایمیل بی محتوا و مزاحم ارسال نمیکنیم:

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *