قربانی

ما قربانی میشویم وقتی با ما جوری رفتار میکنند که در شأن و منزلتمان نیست. قربانی میشویم وقتی کسی همه هست و نیست ما را برای خودش میخواهد. قربانی میشویم وقتی از ما میخواهند آنطوری باشیم که آنها میخواهند نه همانی که خودمان هستیم. قربانی میشویم وقتی کنترل و محدود میشویم تا کاری نکنیم دیگران یاد ترس ها و عقده هایشان بیفتند. قربانی میشویم وقتی دیگران، دستِ عسلیِ خودشان را تا آرنج در حلقمان میکنند و با حمایت و خدمت بیش از حد ما را به خودشان وابسته میکنند.

ما قربانی میکنیم خودمان را، وقتی حاضر نیستیم به خودمان جرأت بدهیم و آنجایی که باید؛  “نه” بگوییم. قربانی میکنیم خودمان را وقتی عشق ورزی و دوست داشتن به خودمان و عزیزانمان را فراموش میکنیم اما قیمت سکه و دلار را هر لحظه میدانیم و یادآوری میکنیم. قربانی میکنیم دیگران را وقتی مدام به روش های مختلف، ولو ناخوداگاه آنها را کنترل میکنیم و آزادیشان را میگیریم. قربانی میکنیم خودمان را وقتی به هر آنچه هستیم راضی میشویم.

ما قربانی میمانیم وقتی حاضر نیستیم شرایط حال حاضرمان را بپذیریم و به جای نق و ناله، کاری هرچند کوچک برای تغییر انجام بدهیم. قربانی میمانیم وقتی هیچ انتخابی نمیکنیم و نمیفهمیم که عدم انتخاب، نوعی انتخاب است. قربانی میمانیم وقتی از ۳۵ سالگی به بعد فریز میشویم و تا آخر عمرمان همان ۳۵ سال گذشته را تکرار میکنیم. قربانی میمانیم وقتی با زخمهایمان تجارت میکنیم و همه جا فریاد  “من قربانی ام” سر میدهیم.

نه قربانی بشویم، نه قربانی کنیم، نه قربانی بمانیم. قربانی بودن خوب نیست.

دکتر منوچهر خادمی

اگر تمایل داشتید مطالب مرتبط زیر را هم مطالعه کنید:


اگر ایمیل خودتان را در خانه معنا ثبت کنید ما شما را از مقالات، صوت و ویدئوهای جدید آموزشی خانه معنا باخبر میکنیم.

فقط کافی است ایمیل خودتان را در فرم زیر وارد کنید، ما ایمیل بی محتوا و مزاحم ارسال نمیکنیم:

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *