همه ما مستبد هستیم

جوردانو برونو، فیلسوف ایتالیایی بود که در سال ۱۶۰۰ میلادی بخاطر عقایدش که مخالف تعلیمات کلیسا بود به حکم دادگاه تفتیش عقاید در شهر رم، سوزانده شد.

او را یکی از شهدای علم میدانند.

برونو مرتکب چه جرمی شده بود که چنین مجازات شد!؟

او جرأت کرده بود و باورهای گذشته را زیر سوال برده بود. باور به اینکه زمین، مرکز جهان است و همه سیارات و ستارگان به دور آن میچرخند.

این کشفِ برونو و اعتراف به این باور، برخلاف آنچیزی بود که کلیسا ترویج میکرد. کلیسا میگفت زمین، مرکز جهان است و همه چیز حول ما میچرخد.

امروز همه میدانیم زمین نه تنها مرکز جهان نیست بلکه در برابر عظمت و گستره گیتی، همچون ذره غباری در هوا معلق است.

برونو به تجربه خودش اعتماد کرده بود.

مستبدانی که او را با آن وضع فجیع سوزاندند؛ از زیر سوال رفتن آنچه باور داشتند به شدت واهمه داشتند و برای اینکه احساس امنیتی که از باورهای گذشته شان داشتند همچنان باقی بماند، دست به جنایت میزدند.

مستبدان چه در قدیم و چه امروزه، علاقه زیادی به کنترل کردن دارند و از تجربه های جدید ناراحت میشوند.

راستش را بخواهید همه ما در درونمان یک جوردانو برونو داریم که میخواهد متفاوت باشد. خودش تجربه کند. او به این جهان نیامده است تا با دیگران همسو و هم جهت باشد. او اینجاست تا هر چه بیشتر خودش باشد.

برونوی درون ما میخواهد زندگی را خودش کشف کند نه آنچه دیگران به او گفتند را به عنوان زندگی بپذیرد.

اتفاقا درست در این لحظه، دادگاه تفتیش عقاید درونی ما شروع به سوزاندن جوردانوی درونی میکند. منِ مستبدِ درونی با کلی هیزم و آتش.

پنهان کاری میکند، انکار میکند، به خودش دروغ میگوید. تمام سعی و تلاش خودش را میکند تا شکافی که بین جوردانوی درونی و باورهای قبلی اتفاق افتاده است را بپوشاند.

این منِ مستبد درون ما، این دادگاه تفتیش عقاید میخواهد به هر قیمتی به امنیت و آسایشی که دارد بچسبد و هر مخالفت و حرف تازه ای را سرکوب میکند.

اجازه سوال کردن نمیدهد، اجازه تردید و شک نمیدهد، دوست ندارد وارد ابهام شود و به یقینِ کهنه و فرسوده و زنگ زده گذشته میچسبد.

ما باید جرأت کنیم و به جوردانو برونوی درونیمان پاسخ بدهیم. اگر با حکم دادگاه مستبد درونمان او را بسوزانیم، هرگز رشد نخواهیم کرد. هرگز سوال نخواهیم کرد. هرگز درک نخواهیم کرد که چگونه زندگی کردیم و به اینجایی که اکنون هستیم رسیدیم.

با سوزاندن برونوی درونی، هرگز از محدوده های اطمینان و یقینی که داریم بیرون نخواهیم آمد. ما باید با پاسخ دادن به جوردانو، به خودمان این اجازه را بدهیم که با اسرار زندگی روبرو شویم و لایه های دیگری از زندگی را لمس کنیم.

اطمینان و یقینی که با برونو به چالش کشیده نشود؛ روزی مانند دادگاه های تفتیش عقاید در تاریخ، متلاشی خواهد شد.

دکتر منوچهر خادمی

اگر تمایل داشتید مطالب مرتبط زیر را هم مطالعه کنید:


اگر ایمیل خودتان را در خانه معنا ثبت کنید ما شما را از مقالات، صوت و ویدئوهای جدید آموزشی خانه معنا باخبر میکنیم.

فقط کافی است ایمیل خودتان را در فرم زیر وارد کنید، ما ایمیل بی محتوا و مزاحم ارسال نمیکنیم:

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *