این آدم با بقیه فرق دارد

اگر در حال خواندن این متن هستید و تجربه عشق رمانتیک را داشته اید یقیناً این حرف را تأیید خواهید کرد که فردی که عاشقش هستید یا بودید، فرد خاصی است.

چه کسی است که با عاشق شدن، نوعی اتصال و ارتباط عمیق، انرژی و امید تازه در او ایجاد نشده باشد!

این آدم با بقیه فرق دارد.

اما آیا او واقعاً با دیگران فرق داشت!؟

چقدر داستانها، موسیقی ها و فیلم ها که درباره نیمه گشمده ساخته و پرداخته نشده است.

نیمه گشمده ای که روزی میاد و با هم یکی میشویم و او سبب کامل شدن من میشود.

وقتی تصوری که از خودمان داریم مساوی است با موجودی ناقص و نارس، پس طبیعتاً برای کامل شدن در جستجوی چیزی در بیرون هستیم تا ما را کامل کند. نباید فراموش کنیم که انسان ذاتاً موجودی است کمال طلب و از نقص گریزان است، پس در این صورت باید به دنبال نیمه گمشده برود!

اما چه کسی است که بعد از مدتی و گذشت روزها و روزمرگی ها به این نتیجه نرسد که تو آن شخصی که من تصور میکردم نیستی! تو نیمه گمشده من نیستی.

مگر خلاصه موسیقی های عاشقانه غیر از این است که: من بدبخت بودم تا زمانی که تو وارد زندگی ام شدی و همه چیز بهشت شد. ما با هم خوشبخت بودیم تا اینکه تو تغییر کردی و همه چیز بهم ریخت و مرا ترک کردی و من الان دوباره بدبختم و هرگز عاشق فرد دیگری نخواهم شد.

اما آیا او واقعا تغییر کرد یا اینکه او همانگونه هست که قبلا و از اول بود، اما من تصورات اشتباهی از او داشتم؟

کسی که با پیشفرض عشق رمانتیک و ناجی بودنِ شریک عاطفی، وارد رابطه میشود بعد از مدتی همه چیز را نابود میکند. انتظار ناجی بودنِ شریک عاطفی، بار سنگینی بر روح او میگذارد که هیچکس توان حمل آنرا ندارد.

عشق رمانتیک، اصیل نیست و انتظاری غیرقابل تحمل از معشوق است برای آنکه آنطوری باشد که ما میخواهیم. شاید عشقِ اصیل آنجایی باشد که معشوق همانطور که هست، پذیرفته شود و قربانی خواسته های فرافکن شده من قرار نگیرد.

شاید این گفته از لائوتسه (حکیم و عارف چینی) توصیف عشقِ اصیل باشد:

حقیقت به همه‌ شکل ها، هستی میبخشد اما خود بی شکل است. چون بخواهی از آن صورتی در ذهن بیافرینی، از دستش میدهی. این درست به مانند آن است که با سوزن، پروانه ای را بر دیوار بدوزی؛ بال و پرش را به چنگ آورده‌ای اما پرواز از آن گریخته است.

دکتر منوچهر خادمی

اگر تمایل داشتید مطالب مرتبط زیر را هم مطالعه کنید:


اگر ایمیل خودتان را در خانه معنا ثبت کنید ما شما را از مقالات، صوت و ویدئوهای جدید آموزشی خانه معنا باخبر میکنیم.

فقط کافی است ایمیل خودتان را در فرم زیر وارد کنید، ما ایمیل بی محتوا و مزاحم ارسال نمیکنیم:

2 دیدگاه

  1. متحول گفت:

    باسلام و وقت بخیر،یکی از حسنهای مطالب شما اینه که افقهای جدید،به روی انسان باز میکنه و اصولا ظهور افق جدید در زندگی،یعنی بازشدن دریچه امید به روی شخص و این کار خیلی ارزشمندیه. برآیند چیزهایی که در مورد عشق بدست آوردم اینه که یک حلقه مفقوده در مبحث عشق وجود داره و اون اینه که عشق سطوح مختلف داره که هر سطح،قواعد خاص خودش رو داره و مشکل اونجا پیدا میشه که افراد به علت عدم آگاهی به این دو نکته، قواعد خاص یک سطح رو، در سطح دیگه بازی میکنند. عشقها اصولا در سطوح عشق به خانواده،فامیل،دوست،آشنا،همسر،فرزند،خود،انسانهای در نقش سایه و حد اعلای اون که عشق به خالق عشقه بروز میکنند که هر کدوم قواعد خاص خودش رو داره،ولی مشکل اونجاست که مثلا شخص در سطح عشق رومانتیکه ولی داره با قواعد سطح عشق به خود یا عشق به خدا،با طرف مقابل رابطه برقرار میکنه و از طرف بت میسازه و قاعدتا توقعی بالاتر از یک انسان،از طرف مقابل داره.البته عشق رمانتیک اصیله (تلفیقی از ماهیت جنسی و ذهنی اونه،جنسی از نظر نیازهای جسمی و ذهنی از جهت نیازهای روحی)، ولی برای اکثر انسانها مجهول الهویه و از اون غریبهای قربیه که واقعا این نیاز حس میشه که سطوح مختلف عشق و قواعد هر سطح،باید آموزش داده بشه و حتی جز واحدهای درسی مدارس باشه
    با تشکر

    • خانه معنا گفت:

      سلام و عرض احترام
      سپاس از نظر ارزشمند و کاملی که ارائه دادید. بله همینطور است که میفرمایید.

      “پشتیبانی محتوایی سایت”

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *