چیزی برای از دست دادن

وقتی رنج زندگی آنقدر زیاد میشود که دیگر توان ادامه دادن نداریم و آماده ایم که هر لحظه به زندگیمان خاتمه دهیم، اصطلاحا به مرحله ای میرسیم که دیگر “چیزی برای از دست دادن نداریم”.

وقتی به مرحله “چیزی برای از دست دادن نداشتن” رسیدیم، ممکن است دو اتفاق بیفتد. یا حسِ قایق سواری را داریم که منفعل و بدون هیچ عکس العملی بر روی دریایی بی انتها رها شده و با دریا کنار آمده است، یا آنچنان حسِ قدرت و انرژی خواهیم کرد که کارهایی را که تابحال حتی از تصورش هم میترسیدیم انجام خواهیم داد.

استعفاء از کاری که حالمان را بهم میزند!

طلاق و جدایی از کسی که ارزش زندگی مشترک را نمیداند!

هجرت از جایی که ارزش این را ندارد که عمر کوتاهمان را در آنجا بگذرانیم!

راه اندازی کار و پیشه ای که نیاز به ریسک خواهد داشت!

درخواستی که در صورت پذیرش، مسیر زندگیمان را تغییر خواهد داد!

کاری که مدتها رهایش کرده بودیم اما در درونمان مدام ندای دعوت آن را میشنیدیم!

اقدام به ازدواج با کسی که قلبمان را تسخیر خودش کرده است و …

مرحله “چیزی برای از دست دادن نداشتن” نتیجه دوگانه ای خواهد داشت. کسانی که نتیجه دوم را انتخاب کرده اند، کارهای بزرگ و باورنکردنی انجام داده اند؛ چون هرچه بود آنها چیزی برای از دست دادن نداشتند!

دکتر منوچهر خادمی

اگر تمایل داشتید مطالب مرتبط زیر را هم مطالعه کنید:


اگر ایمیل خودتان را در خانه معنا ثبت کنید ما شما را از مقالات، صوت و ویدئوهای جدید آموزشی خانه معنا باخبر میکنیم.

فقط کافی است ایمیل خودتان را در فرم زیر وارد کنید، ما ایمیل بی محتوا و مزاحم ارسال نمیکنیم:

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *