در انتظار چه هستیم؟

ساموئل بکت نمایشنامه ای اگزیستانسیالیستی دارد به اسم “منتظر گادات”. در این نمایش که در دو روز اجرا میشود، دو نفر در کنار جاده ای نشسته اند و منتظر گادات هستند (منظور از گادات در اینجا، منجی است هر نوع منجی مثل خدا یا … که بیاید و به دردها و رنجها پایان دهد)

نمایش به شدت کسالت آور و خسته کننده است. این دو نفر هیچ کاری نمیکنند و فقط منتظرند تا گادات بیاید و زندگی را برای آنها بهشت کند! به هم میگویند اگر گادات نیامد چه کنیم!؟ خودمان را دار میزنیم! اما اگر بیاید نجات می یابیم.

بارها شده در حین اجرای نمایش، تماشاگران صدایشان در می آید که چرا فقط نشسته اید و هیچ کاری نمیکنید!؟ بلند شوید و برای خودتان، برای زندگیتان کاری کنید! تکانی بخورید!

وقتی این نمایشنامه را میخوانیم متوجه میشویم که اتفاقا عده ای در زندگی همینجوری هستند. آنها منتظرند! مثلا منتظرند معشوقی پیدا شود تا عاشقش شوند، منتظرند چیزی برای نقاشی پیدا شود تا بروند و آموزش نقاشی ببینند و نقاشی کنند، منتظرند شب امتحان درس و دانشگاه بشود تا درس بخوانند، در انتظار حال و حوصله نشسته اند بیاید تا با خانواده و فرزند و همسرشان خوش بگذرانند، در انتظار تعیین تکلیف قیمت نفت و دلار و طلا هستند، آنها منتظر چیزی هستند که بیاید تا همه چیز بعد از آمدن آن، خودبخود درست شود و سر و سامان بگیرد!

تا آنجا که من میدانم هیچگاه این انتظارات به نتیجه نمیرسد، چیزی که تا به حال فهمیدم این است که همه آن چیزهایی که میخواهیم؛ در انتظار ما نشسته اند تا ما سراغشان برویم، نه اینکه ما منتظر بنشینیم تا آنها به دنبال ما بیایند!

مهمترین چیزی که در فرآیند انتظار منفعلانه از دست میرود، خودِ زندگیست. ما فراموش کرده ایم که بخشی از اراده نامتناهی حقیقتی هستیم که خواسته است تا ما بخواهیم و حضوری فعالانه در این جهان داشته باشیم.

دکتر منوچهر خادمی

اگر تمایل داشتید مطالب مرتبط زیر را هم مطالعه کنید:


اگر ایمیل خودتان را در خانه معنا ثبت کنید ما شما را از مقالات، صوت و ویدئوهای جدید آموزشی خانه معنا باخبر میکنیم.

فقط کافی است ایمیل خودتان را در فرم زیر وارد کنید، ما ایمیل بی محتوا و مزاحم ارسال نمیکنیم:

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *