ما اشتباه میکنیم

ما اشتباه میکنیم که دروغی به نامِ ” دیگریِ معجزه گر ” را باور میکنیم. دروغی که میگوید حتما کسی هست که نیمه دیگر ماست. او از هر لحاظ مناسب ماست، حامی ماست، دلبر و دلدار ماست، دقیقا میداند که ما چه میخواهیم و عمیق ترین نیازهای ما را برآورده میکند اصلا ما و او؛ یک روح در دو بدن هستیم!

ما اشتباه میکنیم وقتی در جستجویِ دیگریِ معجزه گر، مدام از این رابطه به آن رابطه میرویم و نمیخواهیم بفهمیم که همه مثل ما انسان هستند و هیچ انسانی نمیتواند معجزه گر زندگی ما باشد.

ما اشتباه میکنیم که بر روی هیجان جنسی جوانی، عادت کردن به یکدیگر در میانسالی و وابستگی سالخوردگی، برچسب عشق میزنیم.

ما اشتباه میکنیم که از ترس روبرو شدن با ناشناخته ها فقط وارد رابطه با آنهایی میشویم که برای ما آشنا هستند حتی به قیمت اینکه مدام از آن فردِ آشنا زخم بخوریم و آسیب ببینیم.

ما اشتباه میکنیم که خیال میکنیم غیرتِ رگ گردنی نسبت به معشوقمان و محدود کردن او، معیاری است که میزان عشقمان را نشان میدهد. ما خودمان، عدم احساس امنیت داریم بعد میگوییم غیرتی شده ایم.

ما اشتباه میکنیم که به جای انعطاف پذیری عاطفی، دیگری را آنقدر کنترل میکنیم و در زندان نگه میداریم تا اینکه احترام به آزادی او را له میکنیم.

ما اشتباه میکنیم وقتی که خیال میکنیم “فناناپذیر” هستیم. ما استثناء هستیم، ما نامیرا هستیم، وقت هست، فرصت هست. ما حالا حالاها هستیم که هستیم.

ما اشتباه میکنیم که زندگی را جدی نمیگیریم.

ما اشتباه میکنیم وقتی در ترافیک، در مترو، وقت پیاده روی، در خیابان، در بیابان، در آسمان و در زمین؛ کتاب صوتی در موبایل مان نداریم تا گوش کنیم.

ما اشتباه میکنیم وقتی از ترسِ اشتباه کردن، کاری نمیکنیم تا زندگیمان همانطوری بشود که میخواهیم. در نتیجه زندگی ای داریم که حس میکنیم برای ما نیست از بس که کوچک است، از بس که برای ما نیست!

ما اشتباه میکنیم که خیال میکنیم همیشه شجاعت در جنگیدن است.

ما اشتباه میکنیم که گاهی تنها به مسافرت نمیرویم، تنها به رستوران، سینما، پارک برای قدم زدن و … نمیرویم. ما اشتباه میکنیم وقتی در خانه تنها هستیم، نمیخوانیم و نمیزنیم و نمی رقصیم.

ما اشتباه میکنیم وقتی به خودکشی فکر میکنیم اما حاضر نیستیم در حالی که فریاد میزنیم، پایمان را به زمین میکوبیم و جیغ میکشیم؛ مشکلمان را حل کنیم.

ما اشتباه میکنیم اگر به خاطر فشارها و کشمکش های روزمره این روزها؛ شب ها سرمان را زیر پتو و ملحفه نمیکنیم و گریه نمیکنیم و اشک نمیریزیم!

ما اشتباه میکنیم وقتی میگوییم همین فردا، امروز میگوییم همین فردا، فردا که آمد باز هم میگوییم باشد همین فردا، همین فردا. امروز را دریابیم نه سرابِ فردا.

ما اشتباه میکنیم که تعریفِ عشق، وابستگی و صمیمیت را نمیدانیم و مدام این سه را با هم اشتباه میگیریم.

ما اشتباه میکنیم که خیال میکنیم اشتباه نمیکنیم.

دکتر منوچهر خادمی

اگر تمایل داشتید مطالب مرتبط زیر را هم مطالعه کنید:


اگر ایمیل خودتان را در خانه معنا ثبت کنید ما شما را از مقالات، صوت و ویدئوهای جدید آموزشی خانه معنا باخبر میکنیم.

فقط کافی است ایمیل خودتان را در فرم زیر وارد کنید، ما ایمیل بی محتوا و مزاحم ارسال نمیکنیم:

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *