چرا عمرمان را به بطالت میگذرانیم!؟

دکتر ریموند مودی در کتابی به نام “روزنه ای به جهان دیگر ” که پژوهشی است درباره افرادی که تجربه نزدیک به مرگ داشتند، میگوید:

“اینگونه افراد پس از بازگشت، هیچگاه مانند گذشته نیستند بلکه دچار تحولات عمیق روحی و روانی میشوند”.

دکتر مودی چند مورد از این تحولات را در کتابش می آورد. از آن جمله:

“همه این افراد احساس مسئولیت بیشتری در مورد روند و جهت زندگی خود پیدا میکنند. آنها در مورد نتایج آنی، لحظه به لحظه و دراز مدت اعمال خود به شدت حساس هستند. آنها متوجه شده اند که مسئول زندگیشان هستند.

آنها میگویند که زندگی فرصت بسیار عزیزی است که باید از آن به بهترین شکل، استفاده کرد و معنای آن را کامل درک کرد.”

بزرگی میگفت:

فردی به فروشگاهی رفت و پرسید: قیمت هر ۱۰۰ عدد از این گردوها چند است؟

فروشنده گفت: ۵۰ هزار تومان.

آن فرد دوباره پرسید: ۲۵ عدد گردو چقدر میشود؟

فروشنده گفت: ۲۵ هزار تومان.

دوباره پرسید: قیمت دوازده و نیم عدد گردو چقدر میشود؟

فروشنده: دوازده هزار تومان!

این گفت و گو تدریجا به یک گردو رسید و دیگر برای یک عدد گردو نمیشد ارزش ریالی و تومنی تعیین کرد!

آن فرد پرسید: یک عدد گردو چند است؟

فروشنده گفت: ارزشی ندارد!

او گفت: پس یک عدد گردو به من بده.

این داستان از این جهت قابل توجه است که عدم توجه به ارزش و قیمتِ اجزاء و واحدهای اولیه یک کُل، میتواند ارزش آن کُل را هم ساقط کند. وقتی یک عدد گردو رایگان باشد طبیعتا با جمع شدن و در کنار هم قرار گرفتنِ رایگان ها چیزی بوجود نمی آید که قیمت و ارزش داشته باشد! (یک کیلو گردو، رایگان میشود).

زندگی در بستر زمان میلغزد و عبور میکند. زمان، یک دفعه و به صورت جمعی و یکپارچه نمیگذرد بلکه لحظه به لحظه و جزء به جزء عبور میکند، اما نکته اینجاست که روانِ ما به جای درکِ لحظه ها، زمان را به صورت متراکم و بسته بسته ادراک میکند. یک روز، یک هفته، یک ماه و یکسال، بسته های زمان هستند. به زمانِ الان توجه کنید! کمتر از ۲ ماه دیگر عید نوروز است، با خودمان میگوییم: چقدر زود گذشت!

طبیعتا وقتی برای لحظه لحظه زمان مثل آن دانه دانه گردو، ارزشی قائل نباشیم، برای همه عمر هم ارزشی قائل نخواهیم شد!

جلال الدین در مثنوی میگوید:

وین نَفَس، جان های ما را همچنان

اندک اندک دزدد از حبس جهان

این اندک اندک دزدیده شدنِ عمرمان به وسیله زمان، سبب میشود که ما ارزش عمر و زندگی را فراموش کنیم و آن را به بطالت بگذرانیم. باید توجهی کنیم به لحظه لحظه عمر و از نگاهی بسته ای و کیلویی و کُلی به زندگی؛ به نگاهی آنی و اکنونی و لحظه ای برسیم.

دکتر منوچهر خادمی

اگر تمایل داشتید مطالب مرتبط زیر را هم مطالعه کنید:


اگر ایمیل خودتان را در خانه معنا ثبت کنید ما شما را از مقالات، صوت و ویدئوهای جدید آموزشی خانه معنا باخبر میکنیم.

فقط کافی است ایمیل خودتان را در فرم زیر وارد کنید، ما ایمیل بی محتوا و مزاحم ارسال نمیکنیم:

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *