باید یاد بگیری وقتی کسی رهایت میکند …

باید یاد بگیری وقتی کسی رهایت میکند؛

به معنی بی‌ارزش بودنِ تو نیست.


باید یاد بگیری وقتی کسی رهایت میکند؛

چطور فردی را انتخاب کردی که قدر و ارزش تو را نمیداند.


باید یاد بگیری وقتی کسی رهایت میکند؛

چرا رهایی و جدایی برای تو مساله است و تو را زخمی کرده است.


باید یاد بگیری وقتی کسی رهایت میکند؛

اگر با همان روش و منش قبل پیش بروی،

به احتمال زیاد این اتفاق باز هم در رابطه‌ای دیگر برای تو تکرار خواهد شد.


باید یاد بگیری وقتی کسی رهایت میکند؛

زندگی به پایان نرسیده است بلکه آن رابطه است که پایان یافته است.


باید یاد بگیری وقتی کسی رهایت میکند؛

بجای فکر کردن درباره خودکشی، حذفِ خودت و پاک کردن صورت مساله؛

آن را حل کنی.


باید یاد بگیری وقتی کسی رهایت میکند؛

بجای نشخوارِ ذهنیِ گذشته‌ات با او، تو هم او را رها کنی.


باید یاد بگیری وقتی کسی رهایت میکند؛

حامل پیامی از طرف زندگی برای تو بوده است.

آن پیام این است: تو در این مساله، خام هستی!


باید یاد بگیری وقتی کسی رهایت میکند؛

بجای تلاش برای انتقام و زخمی کردن او یا دیگران؛

به فکر التیام و شفای زخمِ دل و جانِ خودت باشی.


باید یاد بگیری وقتی کسی رهایت میکند؛

زندگی را رها نکنی، چرا که زندگی هم تو را رها نکرده است.


باید یاد بگیری وقتی کسی رهایت میکند؛

همیشه لنگری داشته باشی تا در این مواقع بتوانی خودت را

در دریای طوفانیِ رهاشدگی بجایی متصل کنی تا غرق نشوی.


باید یاد بگیری وقتی کسی رهایت میکند؛

بجای فریاد زدنِ مدام از زخمی که برداشته‌ای و هویت‌ستانی از آن،

معنای مستتر و پنهان در آن را بیابی تا از این پس با آن معنا زندگی کنی.


باید یاد بگیری وقتی کسی رهایت میکند؛

نباید به امید بازگشت دوباره او چشم به افق بدوزی.

حتی اگر چنین اتفاقی هم بیفتد و او بازگردد،

روزی دوباره تو را رها خواهد کرد.

چرا که مساله اصلی و اساسی، رفت و برگشتِ او نیست

بلکه آن چیزی است که در روان و جان تو،

سبب و علتِ این رفت و برگشت میشود و این مجوز را به او میدهد.


باید یاد بگیری وقتی کسی رهایت میکند؛

مساله و موضوع اصلیِ این قصه و تراژدیِ تلخ، خودت هستی نه او.

مراقب باش با جابجاییِ اشتباه بین موضوع اصلی و موضوع فرعی؛

زمان، روان، انرژی و زندگی‌ات را تلف نکنی.


باید یاد بگیری وقتی کسی رهایت میکند؛

او که رهایت کرد و رهایی و رهاشدگی،

هیچکدام موضوعیت ندارند بلکه کاشفیت دارند.

کاشف از آنچه در جان تو پنهان شده است

و با این نشانه و فراخوان میخواهد تو را به مشاهده خود دعوت کند.

پس قدری آرام بگیر و به تأمل و دقت بر آنچه در درونت در حال گذر است بپرداز.


باید یاد بگیری وقتی کسی رهایت میکند؛

تو زخمی میشوی و این طبیعی است

اما زخمی ماندن، جفای به زندگی است.


باید یاد بگیری وقتی کسی رهایت میکند؛

دیگر هرگز آن انسان سابق نخواهی شد.

پس از تلاش بیهوده برای بازگشت حال و هوایت

به آنچه قبلا بوده است دست بردار.

سفر زندگی هرگز رو به عقب حرکت نمیکند.

فصل جدید و تازه‌ای برای تو آغاز شده است …

دکتر منوچهر خادمی

اگر تمایل داشتید مطالب مرتبط زیر را هم مطالعه کنید:


اگر ایمیل خودتان را در خانه معنا ثبت کنید ما شما را از مقالات، صوت و ویدئوهای جدید آموزشی خانه معنا باخبر میکنیم.

فقط کافی است ایمیل خودتان را در فرم زیر وارد کنید، ما ایمیل بی محتوا و مزاحم ارسال نمیکنیم:

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *